همکاری سانتا کلارا و K-water در توسعه فناوری همزاد دیجیتال برای مدیریت هوشمند منابع آب
در عصر حاضر، تلاقی فناوری آب و هوش مصنوعی، افقهای جدیدی را در مدیریت منابع آب گشوده است. سازمان آب دره سانتا کلارا (Valley Water) که مسئولیت تأمین آب در یکی از قطبهای تکنولوژی جهان را بر عهده دارد، گامهای جدی برای نوسازی زیرساختهای خود برداشته است. این خبر که توسط مرکز بینش آب ایران تحلیل و بازنشر میشود، به بررسی همکاری استراتژیک میان این سازمان آمریکایی و شرکت منابع آب کره (K-water) میپردازد. این همکاری بر روی پیادهسازی سیستمهای همزاد دیجیتال (Digital Twin) متمرکز است که میتواند پاسخی پایدار به چالشهای بحران آب و فرسودگی زیرساختها باشد. پیش از این نیز همکاری K‑Water و OpenAI نشاندهنده عزم جدی این شرکت برای پیشرو بودن در لبه فناوری بود.
نکات کلیدی خبر
- همکاری استراتژیک: مذاکرات سازمان آب سانتا کلارا (Valley Water) و شرکت K-water کره جنوبی برای توسعه فناوری همزاد دیجیتال.
- چالشهای موجود: سدهای فرسوده با قدمت ۱۰۰ سال، خشکسالیهای مکرر و افزایش تقاضای آب ناشی از رشد دیتاسنترها.
- راهحل فناورانه: استفاده از هوش مصنوعی و سیستمهای همزاد دیجیتال برای شبیهسازی و مدیریت بلادرنگ.
- اهداف پروژه: ایجاد یک پلتفرم یکپارچه شامل سدها، تصفیهخانهها، خطوط لوله و آبهای زیرزمینی.
- اهمیت اقتصادی: تضمین پایداری آب برای صنایع پیشرفته و نیمههادیها در کالیفرنیا.
آغاز مسیر هوشمندسازی زیرساختهای آبی
سازمان آب دره سانتا کلارا (Valley Water) به عنوان آژانس عمومی آب این شهرستان در کالیفرنیا، روز دوشنبه مذاکرات مهمی را با شرکت منابع آب کره (K-water) برگزار کرد. هدف اصلی این گفتگوها، بررسی زمینههای همکاری مشترک در حوزه فناوری آب و توسعه سیستمهای آبی مبتنی بر همزاد دیجیتال بود. این نشست نشاندهنده تمایل طرفین برای استفاده از راهکارهای نوین جهت غلبه بر پیچیدگیهای روزافزون توزیع و تأمین آب است.
این بازدید سه روزه با حضور ریتا چان (Rita Chan) دستیار مدیرعامل این منطقه انجام شد و بر تحکیم و توسعه مشارکتی تمرکز داشت که پیشتر در ماه سپتامبر پایهگذاری شده بود. در آن زمان دو طرف یک توافقنامه همکاری را در سن خوزه کالیفرنیا امضا کردند تا تعاملات خود را در زمینه مدیریت منابع آب مبتنی بر همزاد دیجیتال ارتقا دهند. همزاد دیجیتال فناوری پیشرفتهای است که موجودیتهای دنیای واقعی را در یک محیط مجازی آینهسازی و شبیهسازی دقیق میکند تا امکان پایش و پیشبینی رفتار سیستم فراهم شود.
فشارهای اقلیمی و فرسودگی؛ محرکهای نوآوری
منطقه سانتا کلارا با طیف وسیعی از چالشهای جدی در حوزه مدیریت منابع آب روبروست. سدهای فرسودهای که عمر آنها به ۱۰۰ سال نزدیک میشود نگرانیهای ایمنی را افزایش دادهاند. علاوه بر این وقوع خشکسالیهای مکرر در کنار منابع آب محدود، فشار مضاعفی را بر مدیران این منطقه وارد کرده است. از سوی دیگر افزایش تقاضا که ناشی از رشد سریع دیتاسنترها و بخش نیمههادی (Semiconductor sector) است، نیاز به تأمین آب پایدار را بیش از پیش حیاتی کرده است.
تحت تأثیر این فشارهای فزاینده و چندجانبه، این منطقه اکنون به راهحلهای مبتنی بر همزاد دیجیتال و هوش مصنوعی (AI) روی آورده است تا سیستم مدیریت آب خود را بهبود بخشد. در این مسیر شرکت K-water به عنوان شریک استراتژیک فناوری انتخاب شده است تا دانش فنی و تجربه خود را به اشتراک بگذارد. هیئت اعزامی در جریان این سفر، تأسیسات پیشرفته فناوری آب این شرکت را مورد بررسی دقیق قرار دادند و در مورد برنامههای عملیاتی برای تعمیق همکاریهای فنی بحث و تبادل نظر کردند.
چشمانداز یکپارچگی دادهها در مدیریت حوزه آبخیز
این بازدید فنی قدرت شرکت K-water را به عنوان یک شریک کلیدی در طرح ابتکاری همزاد دیجیتالِ Valley Water برجسته کرد. همچنین زمینهای مساعد را برای گسترش همکاریها در سراسر حوزه آبخیز سانتا کلارا فراهم نمود. یون سئوگ-دائه (Yun Seog-dae) مدیرعامل K-water پیشرفتهای حاصل شده در پروژه آزمایشی که با هیئت اعزامی Valley Water در حال گفتگو است را تشریح کرد و بر تعهد سازمان خود به تداوم این همکاری تأکید ورزید. مشابه رویکردی که در شهرهای تطبیقپذیر با آب دیده میشود، این پروژه نیز به دنبال ایجاد انعطافپذیری حداکثری در سیستم است.
زمانی که این پروژه مراحل اجرایی خود را طی کند یک سیستم یکپارچه مدیریت منابع آب مبتنی بر همزاد دیجیتال خلق خواهد کرد. این سیستم جامع سدهای Valley Water تصفیهخانهها خطوط لوله و تأسیسات آب زیرزمینی را به صورت یک شبکه متصل در بر میگیرد. چنین پلتفرمی امکان تحلیل یکپارچه و بلادرنگ (Real-time) دادههای کلیدی حوزه آبخیز از جمله میزان بارندگی نوسانات سطوح آب و عملیات سدها را برای تصمیمگیران فراهم خواهد کرد.
«مدیریت پایدار آب برای پشتیبانی از صنایع پیشرفتهای که رقابتپذیری ملی را در عصر هوش مصنوعی هدایت میکنند ضروری است. امیدوارم شراکت همزاد دیجیتال ما با Valley Water تابآوری زیرساختهای آبی سانتا کلارا را تقویت کند و به نقطه عطفی معنادار تبدیل شود که معیار روشنی برای آینده مدیریت آب تعیین میکند.»
تحلیل اختصاصی تیم Water Insight Hub – مرکز بینش آب ایران
۱. گذار از بتن به بایت: امنیت آبی در گرو دادهها
همکاری سانتا کلارا و K-water نمادی از تغییر پارادایم جهانی در تعریف امنیت آبی است. تا پیش از این تمرکز اصلی بر سازههای فیزیکی بود اما اکنون “داده” به باارزشترین دارایی در مدیریت آب تبدیل شده است. سانتا کلارا به عنوان قلب تپنده فناوری جهان دریافته است که بحران آب میتواند شریان حیاتی صنایع استراتژیک مانند نیمههادیها را قطع کند. استفاده از همزاد دیجیتال به متخصصان حوزه آب اجازه میدهد سناریوهای فاجعهبار را پیش از وقوع در محیط مجازی تجربه کنند و برای آن آماده شوند. این درسی بزرگ برای حکمرانی آب در ایران است: هوشمندسازی شبکه میتواند کارایی زیرساختهای موجود را بدون نیاز به ساختوسازهای سنگین جدید بهطور چشمگیری افزایش دهد.
۲. همزاد دیجیتال: پایانی بر مدیریت جزیرهای
یکی از مهمترین دستاوردهای این پروژه یکپارچهسازی دادههای سدها، آبهای زیرزمینی و خطوط انتقال در یک پلتفرم واحد است. فقدان چنین یکپارچگیای اغلب پاشنه آشیل مدیریت منابع آب در کشورهای خشک و نیمهخشک است. مرکز بینش آب ایران تأکید دارد که فناوری همزاد دیجیتال با ایجاد تصویری جامع و بلادرنگ از کل چرخه آب، شفافیت را در تصمیمگیریها بالا میبرد. این شفافیت، اعتماد ذینفعان را جلب کرده و مدیریت تعارضات آبی را تسهیل میکند.
۳. دیپلماسی فناوری آب: الگویی برای توسعه
حضور K-water به عنوان یک شرکت آسیایی در پروژه حساس زیرساختی ایالات متحده، نشاندهنده قدرت دیپلماسی آب مبتنی بر فناوری است. کره جنوبی با سرمایهگذاری بر روی تحقیق و توسعه (R&D) در بخش آب، اکنون دانش فنی صادر میکند. این موضوع پیامی روشن برای اکوسیستم نوآوری ایران دارد: بحرانهای آبی داخلی میتوانند بستری برای توسعه راهکارهای فناورانه باشند که نه تنها مشکل داخل را حل میکنند بلکه قابلیت صادرات و ارزآوری دارند. پیوند میان دانشگاه، صنعت و حکمرانی آب در این مدل همکاری، الگویی قابل تأمل است.
برای مطالعه خبر اصلی کلیک کنید.
چگونه دیپلماسی فناوری آب و نوآوریهای تکنولوژیک مطرح شده در یک رویداد آب جهانی میتوانند معادلات مدیریت منابع و امنیت بینالمللی را تغییر دهند؟
در جهان امروز که محدودیتهای منابع طبیعی به یکی از اصلیترین چالشهای بشر تبدیل شده است مفهوم دیپلماسی فناوری آب به عنوان یک راهکار نوین و استراتژیک برای عبور از بحرانهای ژئوپلیتیک و فنی مطرح میشود و این مفهوم فراتر از تعاملات سنتی سیاسی یا تجاری است زیرا بر پایه اشتراک دانش فنی ابزارهای دیجیتال و راهکارهای مهندسی برای حل معضل حیاتی کمبود آب بنا شده است و زمانی که از فناوری آب صحبت میکنیم دیگر تنها منظورمان لولهکشیهای ساده یا سدسازیهای بتنی عظیم نیست بلکه اشاره به مجموعهای پیچیده از هوش مصنوعی سیستمهای تصفیه پیشرفته نانو و همزادهای دیجیتال داریم که دانش آن در اختیار تعداد محدودی از کشورها یا شرکتهای پیشرو قرار دارد و همین انحصار دانش و نیاز جهانی به آن بستری را فراهم میکند که کشورها بتوانند از طریق دیپلماسی فناوری آب روابط خود را بازتعریف کنند و به جای رقابت بر سر منابع فیزیکی بر سر اشتراکگذاری راهحلها همکاری کنند که نمونه بارز این موضوع در تعامل میان سازمان آب سانتا کلارا در ایالات متحده و شرکت منابع آب کره جنوبی قابل مشاهده است که نشان میدهد چگونه یک قدرت جهانی مانند آمریکا برای حل چالشهای زیرساختی خود به دانش فنی یک کشور آسیایی نیاز پیدا میکند و اینجاست که اهمیت یک رویداد آب تخصصی مشخص میشود زیرا این رویدادها مکانهایی هستند که در آنها جرقههای اولیه این همکاریها زده میشود و متخصصان میتوانند فارغ از مرزهای سیاسی زبان مشترک تکنولوژی را پیدا کنند.
دیپلماسی فناوری آب در واقع استفاده از ابزار علم و فناوری در حوزه هیدرولوژی برای تقویت روابط بینالمللی و حل مناقشات است و در حالی که در گذشته دیپلماسی آب عمدتاً بر سر تقسیم حقآبه رودخانههای مرزی یا مدیریت دریاچههای مشترک متمرکز بود امروز با ورود فناوریهای نوین ماهیت این دیپلماسی تغییر کرده است و کشورها اکنون به دنبال تبادل دادهها و الگوریتمهای مدیریت هوشمند هستند که میتواند بهرهوری آب را بدون نیاز به منابع جدید افزایش دهد و این تغییر رویکرد باعث شده تا فناوری آب به یک کالای دیپلماتیک ارزشمند تبدیل شود که میتواند نفوذ نرم کشورها را افزایش دهد و برای مثال کره جنوبی با توسعه فناوریهای پیشرفته در مدیریت هوشمند آب و معرفی آنها در هر رویداد آب بینالمللی توانسته است جایگاه خود را به عنوان یک پیشرو در این صنعت تثبیت کند و از این طریق روابط استراتژیک خود را با ایالت کالیفرنیا که خود مهد تکنولوژی جهان است گسترش دهد که این امر نشاندهنده قدرت دیپلماسی فناوری آب است که میتواند توازن قدرت را بر اساس دانش فنی بازآرایی کند.
نقش یک رویداد آب در این فرآیند حیاتی است زیرا رویدادهای تخصصی آب تنها نمایشگاههایی برای عرضه پمپ و شیرآلات نیستند بلکه گردهماییهای استراتژیکی هستند که در آنها سیاستگذاران و تکنوکراتها به همگرایی میرسند و در حاشیه یک رویداد آب است که تفاهمنامههایی مانند آنچه بین K-water و Valley Water امضا شد شکل میگیرند و این رویدادها ویترینی برای نمایش آخرین دستاوردهای فناوری آب هستند و به کشورها اجازه میدهند تا توانمندیهای خود را به نمایش بگذارند و شرکای بالقوه را جذب کنند و در واقع یک رویداد آب موفق میتواند نقطه شروعی برای یک همکاری بلندمدت باشد که سالها یا دههها به طول میانجامد و تأثیرات عمیقی بر امنیت آبی مناطق درگیر میگذارد و بنابراین نباید رویداد آب را تنها یک کنفرانس علمی دانست بلکه باید آن را به عنوان یک ابزار دیپلماتیک دید که در آن فناوری آب به عنوان زبان مشترک برای صلح و توسعه پایدار عمل میکند.
توسعه فناوری آب به ویژه در حوزههایی مانند همزاد دیجیتال و هوش مصنوعی امکان مدیریت پیشگیرانه را فراهم میکند که این خود یکی از ارکان دیپلماسی فناوری آب است زیرا کشورها با اشتراکگذاری این فناوریها به همسایگان یا شرکای خود کمک میکنند تا از وقوع فجایع زیستمحیطی که میتواند به مهاجرتهای اقلیمی و بیثباتی منطقهای منجر شود جلوگیری کنند و به عبارت دیگر صادرات فناوری آب نوعی سرمایهگذاری در امنیت ملی صادرکننده نیز محسوب میشود چرا که ثبات در کشورهای همسایه یا شریک تجاری به معنای ثبات در بازارهای جهانی و کاهش فشارهای سیاسی است و همکاری سانتا کلارا و کره جنوبی مثال خوبی است که نشان میدهد چگونه فناوری آب میتواند ریسکهای ناشی از سدهای فرسوده و تغییرات اقلیمی را کاهش دهد و این کاهش ریسک خود به معنای افزایش امنیت اقتصادی برای شرکتهای بزرگی است که در سیلیکون ولی فعالیت میکنند و وابستگی شدید به آب پایدار دارند.
در تحلیل عمیقتر دیپلماسی فناوری آب باید به این نکته توجه کرد که این نوع دیپلماسی بر خلاف دیپلماسی سنتی که اغلب بازی با حاصل جمع صفر است یک بازی برد-برد را ارائه میدهد و در یک رویداد آب که کشورها گرد هم میآیند تا راهحلهای خود را ارائه دهند هدف نهایی غلبه بر دشمن مشترکی به نام کمبود آب است و نه غلبه بر یک کشور دیگر و فناوری آب ابزاری است که کیک منابع را بزرگتر نمیکند اما سهم قابل استفاده از آن را افزایش میدهد و به عنوان مثال تکنولوژیهای بازچرخانی آب یا شیرینسازی که بخش مهمی از فناوری آب مدرن هستند میتوانند منابع جدیدی خلق کنند که پیش از این وجود نداشتند و اشتراکگذاری این دانش از طریق دیپلماسی فناوری آب میتواند تنشهای ناشی از کمبود منابع را کاهش دهد و زمینه را برای همکاریهای گستردهتر در سایر حوزهها فراهم کند.
همچنین باید در نظر داشت که زیرساختهای مبتنی بر داده که هسته اصلی فناوری آب مدرن را تشکیل میدهند نیازمند پروتکلهای مشترک و استانداردهای جهانی هستند و تدوین این استانداردها خود نیازمند دیپلماسی فعال است و حضور در یک رویداد آب بینالمللی به متخصصان این فرصت را میدهد تا بر سر زبان مشترک دیجیتالی توافق کنند و اگر قرار است سیستمهای همزاد دیجیتال در کشورهای مختلف پیادهسازی شوند و شاید روزی به هم متصل شوند نیاز به یک دیپلماسی فناوری آب قوی وجود دارد تا مسائل مربوط به امنیت سایبری حاکمیت دادهها و پروتکلهای تبادل اطلاعات را حل و فصل کند و بدون این دیپلماسی حتی پیشرفتهترین فناوری آب نیز نمیتواند در مقیاس فرامرزی کارایی داشته باشد و همکاریهای دوجانبه مانند مورد آمریکا و کره سنگ بنای این استانداردهای جهانی را میگذارند.
از سوی دیگر دیپلماسی فناوری آب به کشورها این امکان را میدهد که از تجربیات شکست و موفقیت یکدیگر درس بگیرند بدون اینکه هزینههای گزاف آن را پرداخت کنند و در هر رویداد آب که برگزار میشود حجم عظیمی از دانش ضمنی و تجربی منتقل میشود که در هیچ کتاب یا مقالهای یافت نمیشود و وقتی مدیران سانتا کلارا با همتایان کرهای خود دیدار میکنند در حال انتقال دانشی هستند که حاصل سالها آزمون و خطا در مدیریت منابع آب کره جنوبی است و این انتقال تجربه که ذیل مفهوم دیپلماسی فناوری آب قرار میگیرد باعث میشود تا سرعت نوآوری در سطح جهانی افزایش یابد و کشورها بتوانند مسیر توسعه را کوتاهتر کنند و به همین دلیل است که حضور فعال در هر رویداد آب معتبر برای کشورهایی که با تنش آبی مواجه هستند نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است.
جنبه اقتصادی دیپلماسی فناوری آب نیز بسیار حائز اهمیت است زیرا بازار جهانی آب بازاری چند صد میلیارد دلاری است و کشورهایی که بتوانند در حوزه فناوری آب پیشرو باشند میتوانند سهم بزرگی از این بازار را تصاحب کنند و بنابراین دیپلماسی در اینجا به معنای بازاریابی دولتی برای شرکتهای خصوصی و دانشبنیان نیز هست و وقتی یک رویداد آب برگزار میشود دولتها اغلب پاویونهای ملی برپا میکنند تا شرکتهای خود را معرفی کنند که این دقیقاً تلاقی دیپلماسی و تجارت است و موفقیت در این عرصه نیازمند داشتن استراتژی مشخص در حوزه فناوری آب است تا بتوان محصولی قابل رقابت به جهان عرضه کرد و تعاملاتی که در این سطح شکل میگیرد باعث میشود تا جریان سرمایه به سمت پروژههای آبی هدایت شود و نوآوری شتاب گیرد.
در نهایت باید گفت که آینده مدیریت منابع آب جهان به شدت به موفقیت دیپلماسی فناوری آب وابسته است زیرا تغییرات اقلیمی مرز نمیشناسد و خشکسالی در یک منطقه میتواند بر زنجیره تأمین غذا و صنعت در آن سوی کره زمین اثر بگذارد و تنها راه مقابله با این چالشهای درهمتنیده ایجاد شبکهای از همکاریهای فناورانه است که در آن فناوری آب به صورت عادلانه و مؤثر توزیع شود و رویداد آب به عنوان کانونهای این شبکه عمل میکند و جایی است که گرههای جدیدی در تار و پود همکاریهای بینالمللی زده میشود و اگر کشورها بتوانند اهمیت استراتژیک این نوع دیپلماسی را درک کنند و سرمایهگذاری لازم را بر روی توسعه و اشتراکگذاری فناوری آب انجام دهند میتوان امیدوار بود که جنگهای آینده بر سر آب جای خود را به همکاریهای پایدار برای مدیریت آب بدهند همانطور که در دره سانتا کلارا شاهد هستیم که چگونه تکنولوژی و دیپلماسی دست به دست هم دادهاند تا امنیت آبی یکی از مهمترین مناطق اقتصادی جهان را تضمین کنند و این الگویی است که باید تکثیر شود.
نقش شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها نیز در پیشبرد دیپلماسی فناوری آب انکارناپذیر است زیرا این مجموعههای چابک و نوآور اغلب تولیدکنندگان اصلی فناوری آب هستند و دولتها در نقش تسهیلگر عمل میکنند تا این فناوریها را از طریق کانالهای دیپلماتیک به بازارهای هدف برسانند و حضور استارتاپها در یک رویداد آب و تعامل آنها با سرمایهگذاران و مدیران دولتی سایر کشورها بخش اجرایی این دیپلماسی را شکل میدهد و زمانی که یک استارتاپ موفق میشود راهکار هوشمند خود را به یک سازمان آب خارجی بفروشد در واقع سفیر فناوری کشور خود شده است و اعتباری که کسب میکند به قدرت نرم کشورش میافزاید و این چرخه مثبت باعث میشود تا دولتها انگیزه بیشتری برای حمایت از اکوسیستم فناوری آب داشته باشند زیرا بازدهی آن فراتر از سود اقتصادی صرف است و به ارتقای جایگاه بینالمللی کشور کمک میکند.
همچنین آموزش و ظرفیتسازی یکی دیگر از ابعاد دیپلماسی فناوری آب است که نباید نادیده گرفته شود زیرا انتقال سختافزار بدون انتقال دانش بهرهبرداری بیفایده است و توافقات همکاری اغلب شامل دورههای آموزشی و تبادل کارشناس است که در آنها متخصصان با آخرین دستاوردهای فناوری آب آشنا میشوند و این تبادلات انسانی که اغلب در حاشیه یا در پی یک رویداد آب برنامهریزی میشوند پیوندهای فرهنگی و حرفهای عمیقی ایجاد میکنند که حتی در زمان تیرگی روابط سیاسی نیز میتوانند پایدار بمانند و شبکه متخصصان آب که از طریق این دیپلماسی شکل میگیرد خود به یک عامل بازدارنده در برابر تنشها تبدیل میشود زیرا این افراد زبان مشترک فنی دارند و واقعیات مدیریت منابع را بهتر از سیاستمداران درک میکنند.
در دنیای دیجیتال امروز دادهها نفت جدید نامیده میشوند و در بخش آب نیز دادههای هیدرولوژیک و مصرفی ارزشی حیاتی دارند و دیپلماسی فناوری آب در حال حرکت به سمت ایجاد پروتکلهایی برای اشتراکگذاری امن این دادهها است و تصور کنید که مدلهای پیشبینی سیلاب یا خشکسالی بتوانند با استفاده از دادههای ماهوارهای و زمینی کشورهای مختلف و با کمک هوش مصنوعی دقیقترین هشدارها را صادر کنند و این سطح از همکاری نیازمند اعتماد و زیرساختهای فنی مشترک است که تنها از طریق دیپلماسی فناوری آب قابل دستیابی است و هر رویداد آب فرصتی است برای برداشتن گامی به سوی این آینده یکپارچه که در آن فناوری آب در خدمت بشریت و نه در انحصار یک گروه خاص قرار گیرد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که دیپلماسی فناوری آب یک ضرورت اجتنابناپذیر برای قرن بیست و یکم است و کشورهایی که نتوانند خود را با این پارادایم جدید تطبیق دهند و در تولید یا بکارگیری فناوری آب ناتوان باشند در آینده با چالشهای امنیتی و اقتصادی جدی مواجه خواهند شد و انزوا در این حوزه به معنای آسیبپذیری در برابر تغییرات اقلیمی است در حالی که مشارکت فعال در شبکه جهانی آب و حضور مؤثر در هر رویداد آب میتواند تابآوری ملی را افزایش دهد و مسیر توسعه پایدار را هموار سازد و نمونههایی مانند همکاریهای بینالمللی در حوزه همزاد دیجیتال چراغ راهی هستند که نشان میدهند چگونه میتوان با تکیه بر خرد جمعی و نوآوری بر سختترین چالشهای طبیعی غلبه کرد.
تحول دیجیتال در صنعت آب که هسته مرکزی بحث ما را تشکیل میدهد تنها یک تغییر ابزاری نیست بلکه تغییری در نگرش حکمرانی است و فناوری آب ابزارهایی را در اختیار حاکمان قرار میدهد که شفافیت و پاسخگویی را افزایش میدهد و دیپلماسی فناوری آب با ترویج این ابزارها به نوعی حکمرانی خوب آب را در سطح جهانی گسترش میدهد و وقتی کشوری تکنولوژی پایش بلادرنگ منابع را از کشور دیگری دریافت میکند در واقع استانداردهای مدیریتی خود را نیز ارتقا میدهد و این ارتقای استانداردها که ریشه در تعاملات شکلگرفته در رویداد آب دارد به نفع کل جامعه جهانی است زیرا مدیریت صحیح آب در هر نقطه از زمین به حفظ تعادل اکولوژیکی سیاره کمک میکند.
در پایان باید تأکید کرد که موفقیت دیپلماسی فناوری آب نیازمند نگاهی جامعنگر است که در آن فناوری نه به عنوان هدف بلکه به عنوان وسیلهای برای رفاه انسان و حفظ محیط زیست دیده شود و رویداد آب باید بستری باشد برای گفتگوهای اخلاقی درباره نحوه استفاده از فناوری آب تا اطمینان حاصل شود که این پیشرفتها شکاف طبقاتی را تعمیق نمیکنند و دسترسی به آب سالم را برای همه تضمین مینمایند و تنها در این صورت است که دیپلماسی فناوری آب میتواند به رسالت واقعی خود که ایجاد جهانی امنتر و آبادتر است عمل کند و همکاریهایی نظیر آنچه میان دره سانتا کلارا و K-water میبینیم تنها آغاز راهی طولانی و پرفراز و نشیب اما امیدوارکننده به سوی آیندهای روشنتر برای منابع آب جهان است.
مفهوم همزاد دیجیتال چگونه به عنوان قله فناوری آب میتواند چالش زیرساختهای فرسوده را حل کند و چرا حضور در یک رویداد آب برای درک این گذار تکنولوژیک ضروری است؟
مفهوم همزاد دیجیتال که امروزه به عنوان یکی از پیشرفتهترین دستاوردهای فناوری آب شناخته میشود در واقع پاسخی هوشمندانه به محدودیتهای فیزیکی و چالشهای ناشی از پیری زیرساختها است و زمانی که ما درباره مدیریت منابع آب در قرن بیست و یکم صحبت میکنیم دیگر نمیتوانیم تنها به نقشههای کاغذی یا سیستمهای پایش سنتی اکتفا کنیم زیرا پیچیدگیهای اقلیمی و فرسودگی سازههایی مانند سدها که در نمونه سانتا کلارا عمری نزدیک به یک قرن دارند نیازمند سطح جدیدی از نظارت است که تنها از طریق فناوری آب مدرن قابل دستیابی است و همزاد دیجیتال در سادهترین تعریف خود یک نسخه مجازی و دینامیک از یک سیستم فیزیکی است که با استفاده از جریان مداوم دادهها از سنسورها و اینترنت اشیا بهروزرسانی میشود و به مدیران اجازه میدهد تا رفتار سیستم را در لحظه مشاهده و آینده آن را پیشبینی کنند و این فناوری آب نوین نه تنها وضعیت فعلی را نشان میدهد بلکه به ما میگوید که اگر بارندگی شدیدی رخ دهد یا تقاضای آب دیتاسنترها ناگهان افزایش یابد چه اتفاقی برای لولهها و سدهای قدیمی خواهد افتاد و این قابلیت پیشبینی دقیق همان چیزی است که امنیت آبی را در دنیای پرریسک امروز تضمین میکند و درک عمیق این مکانیزمها اغلب نیازمند حضور در یک رویداد آب تخصصی است که در آن شرکتهای پیشرو مانند K-water آخرین الگوریتمها و دستاوردهای خود را ارائه میدهند.
اهمیت یک رویداد آب در این میان بسیار فراتر از یک نمایشگاه تجاری است زیرا فناوری همزاد دیجیتال یک محصول بسته و آماده نیست که بتوان آن را به سادگی خریداری و نصب کرد بلکه یک فرآیند پیچیده مهندسی و مدیریتی است که نیازمند دانش فنی عمیق و همکاریهای بینالمللی است و در یک رویداد آب معتبر است که متخصصان میتوانند با جزئیات پیادهسازی این سیستمها آشنا شوند و بفهمند که چگونه دادههای خام حاصل از سنسورهای فشار و جریان به بینشهای قابل اجرا تبدیل میشوند و دیپلماسی فناوری آب در اینجا نقش کلیدی ایفا میکند زیرا انتقال دانش ساخت همزاد دیجیتال نیازمند اعتماد و توافقات سطح بالاست و کشورهایی که در این رویدادها فعالانه شرکت میکنند در واقع در حال ساختن پلهای ارتباطی برای انتقال این تکنولوژی حیاتی به زیرساختهای ملی خود هستند و بدون استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی فناوری آب دسترسی به لایههای عمیق نرمافزاری و هوش مصنوعی که مغز متفکر همزاد دیجیتال را تشکیل میدهند بسیار دشوار خواهد بود.
زمانی که سازمان آب دره سانتا کلارا با چالش سدهای صد ساله و خشکسالیهای پیاپی مواجه شد به جای اینکه صرفاً به راهکارهای سنتی مانند بتنریزی بیشتر روی آورد به سراغ فناوری آب مبتنی بر داده رفت زیرا آنها دریافتند که مدیریت دقیق و لحظهای میتواند عمر مفید سازهها را افزایش دهد و ریسک خرابی را به حداقل برساند و این تغییر رویکرد نشان میدهد که فناوری آب دیگر یک ابزار لوکس نیست بلکه یک ضرورت برای بقای زیرساختهای حیاتی است و همزاد دیجیتال با شبیهسازی دقیق فشار آب بر دیوارههای سد و تحلیل سناریوهای مختلف شکست به مهندسان اجازه میدهد تا نقاط ضعف را قبل از وقوع فاجعه شناسایی کنند و تعمیرات پیشگیرانه را دقیقاً در زمان و مکان مناسب انجام دهند که این امر نه تنها ایمنی را افزایش میدهد بلکه هزینههای نگهداری را نیز بهطور چشمگیری کاهش میدهد و این دانش ارزشمند مدیریت داراییها معمولاً در کارگاههای تخصصی حاشیه یک رویداد آب منتقل میشود جایی که تجربیات واقعی پروژههای موفق به اشتراک گذاشته میشود.
نقش هوش مصنوعی در کنار همزاد دیجیتال غیرقابل انکار است و این دو جزء لاینفک فناوری آب مدرن هستند زیرا حجم دادههای تولید شده توسط سنسورها به قدری زیاد است که تحلیل انسانی آنها غیرممکن است و هوش مصنوعی با الگوریتمهای یادگیری ماشین الگوهای پنهان در مصرف و نشت آب را شناسایی میکند و همزاد دیجیتال را قادر میسازد تا به صورت خودکار به تغییرات واکنش نشان دهد و برای مثال اگر یک لوله اصلی در شبکه توزیع دچار افت فشار شود سیستم به صورت خودکار شیرهای مربوطه را تنظیم کرده و گروههای تعمیراتی را اعزام میکند و این سطح از اتوماسیون که هدف نهایی فناوری آب هوشمند است تنها از طریق همکاریهای فناورانه بینالمللی و استفاده از ظرفیت دیپلماسی فناوری آب امکانپذیر میشود چرا که هیچ کشوری به تنهایی تمام قطعات این پازل پیچیده را در اختیار ندارد و مشارکتهایی نظیر آنچه میان آمریکا و کره جنوبی شکل گرفته است نشاندهنده همین نیاز متقابل به اشتراکگذاری دانش و ابزار است.
در تحلیل تأثیرات یک رویداد آب بر گسترش این فناوری باید گفت که این رویدادها محیطی را فراهم میکنند که در آن شکاف میان نیاز و راهکار پر میشود و مدیران شهری که با مشکل کم آبی دست و پنجه نرم میکنند میتوانند در یک رویداد آب با توسعهدهندگان همزاد دیجیتال دیدار کنند و ببینند که چگونه این فناوری در شهرهای دیگر اجرا شده و چه نتایجی داشته است و این مشاهده عینی و تبادل نظر مستقیم بسیار مؤثرتر از مطالعه گزارشهای کتبی است و باعث میشود تا تصمیمگیران با اطمینان بیشتری به سمت سرمایهگذاری در فناوری آب حرکت کنند و علاوه بر این دیپلماسی فناوری آب در بستر این رویدادها کمک میکند تا استانداردهای بومیسازی شده برای هر منطقه تدوین شود زیرا شرایط هیدرولوژیکی و زیرساختی هر کشور متفاوت است و یک نسخه واحد برای همه قابل اجرا نیست و تعاملات شکلگرفته در رویداد آب به انطباقپذیری تکنولوژی با نیازهای محلی کمک شایانی میکند.
همزاد دیجیتال همچنین ابزاری قدرتمند برای مدیریت یکپارچه منابع آب است و یکی از مشکلات سنتی در این حوزه مدیریت جزیرهای بوده است به این معنی که سدها تصفیهخانهها و شبکههای توزیع هر کدام به صورت جداگانه مدیریت میشدند اما فناوری آب نوین با ایجاد یک پلتفرم واحد تمام این اجزا را به هم متصل میکند و به مدیران اجازه میدهد تا تأثیر تصمیمات خود را بر کل چرخه آب مشاهده کنند و برای مثال همزاد دیجیتال نشان میدهد که رهاسازی آب از یک سد دقیقاً چه زمانی و با چه کیفیتی به تصفیهخانه میرسد و این هماهنگی دقیق باعث افزایش بهرهوری و کاهش هدررفت میشود و رسیدن به این سطح از یکپارچگی نیازمند پروتکلهای ارتباطی پیشرفته است که اغلب در کمیتههای فنی یک رویداد آب بینالمللی مورد بحث و توافق قرار میگیرند و دیپلماسی فناوری آب مسیر را برای پذیرش این استانداردهای مشترک هموار میسازد.
از منظر اقتصادی سرمایهگذاری در همزاد دیجیتال بازگشت سرمایه بسیار بالایی دارد هرچند هزینه اولیه آن ممکن است زیاد به نظر برسد اما جلوگیری از هدررفت آب که در برخی شبکههای فرسوده به سی تا چهل درصد میرسد و همچنین پیشگیری از حوادث پرهزینه باعث میشود که این فناوری آب کاملاً توجیه اقتصادی داشته باشد و شرکتهای آب و فاضلاب با حضور در یک رویداد آب میتوانند مدلهای مالی مختلف برای پیادهسازی این سیستمها را بررسی کنند و از تجربیات موفق تأمین مالی بینالمللی آگاه شوند و دیپلماسی فناوری آب در اینجا میتواند به جذب سرمایهگذاران خارجی و دریافت وامهای توسعهای کمک کند زیرا وجود یک سیستم مدیریت مدرن و شفاف مبتنی بر همزاد دیجیتال ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد و اعتماد نهادهای مالی بینالمللی را جلب میکند.
تغییرات اقلیمی عامل دیگری است که ضرورت استفاده از همزاد دیجیتال را دوچندان میکند زیرا الگوهای بارندگی تغییر کرده و پیشبینیهای گذشته دیگر معتبر نیستند و فناوری آب هوشمند به ما امکان میدهد تا سناریوهای مختلف تغییر اقلیم را شبیهسازی کنیم و ببینیم که زیرساختهای موجود تا چه حد تابآوری دارند و این قابلیت تست استرس سیستم در محیط مجازی یکی از ارزشمندترین ویژگیهای همزاد دیجیتال است که به برنامهریزان کمک میکند تا برای بدترین شرایط آماده باشند و در هر رویداد آب که با موضوع تغییر اقلیم برگزار میشود فناوری همزاد دیجیتال به عنوان یکی از راهکارهای اصلی سازگاری معرفی میشود و کشورها از طریق دیپلماسی فناوری آب تجربیات خود را در زمینه مدلسازی اقلیمی به اشتراک میگذارند تا بتوانند در برابر این تهدید جهانی جبهه واحدی تشکیل دهند.
آموزش نیروی انسانی متخصص نیز یکی از چالشهای اصلی در پیادهسازی فناوری آب پیشرفته است زیرا کار با سیستمهای همزاد دیجیتال نیازمند مهارتهای جدیدی در حوزه علوم داده و مهندسی نرمافزار است که ممکن است در بدنه سنتی شرکتهای آب وجود نداشته باشد و رویداد آب اغلب شامل کارگاههای آموزشی و سمینارهای تخصصی است که به ارتقای دانش فنی کارشناسان کمک میکند و دیپلماسی فناوری آب میتواند شامل برنامههای تبادل دانشجو و کارشناس باشد که در آن نیروهای متخصص یک کشور برای یادگیری کار با سیستمهای جدید به کشور صاحب تکنولوژی اعزام میشوند و این تبادل نیروی انسانی نه تنها ظرفیت فنی را افزایش میدهد بلکه روابط دیپلماتیک را نیز عمیقتر میکند و شبکهای از متخصصان همفکر را در سطح جهانی ایجاد مینماید.
در نهایت باید توجه داشت که همزاد دیجیتال تنها یک ابزار تکنولوژیک نیست بلکه نمادی از تغییر پارادایم در حکمرانی آب است که گذار از مدیریت سختافزاری به مدیریت نرمافزاری و دانشمحور را نشان میدهد و کشورهایی که بتوانند این گذار را با موفقیت طی کنند در آینده از امنیت آبی و غذایی بالاتری برخوردار خواهند بود و حضور مستمر و هدفمند در رویداد آبهای بینالمللی و استفاده هوشمندانه از دیپلماسی فناوری آب کلید دستیابی به این موفقیت است زیرا انزوا در دنیای به هم پیوسته امروز به معنای عقبماندگی از جریان پرشتاب نوآوری است و همکاریهای استراتژیک مانند آنچه در دره سانتا کلارا شاهد هستیم راه را برای آیندهای پایدار و هوشمند در صنعت آب هموار میسازند که در آن فناوری آب در خدمت حفظ حیاتیترین ماده روی زمین قرار میگیرد و انسان با بهرهگیری از هوش مصنوعی و همزاد دیجیتال میتواند تعامل سازندهتری با طبیعت داشته باشد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که راهکار برونرفت از بحران زیرساختهای فرسوده تخریب و نوسازی پرهزینه آنها نیست بلکه هوشمندسازی آنها از طریق همزاد دیجیتال است که جانی دوباره به این سازهها میبخشد و آنها را برای چالشهای قرن جدید آماده میکند و این مسیر تحول نیازمند نقشهراهی دقیق است که در تعامل با جامعه جهانی و در بستر رویداد آبهای تخصصی تدوین میشود و دیپلماسی فناوری آب نیروی محرکهای است که موانع سیاسی و جغرافیایی را از سر راه برمیدارد و جریان آزاد دانش و تکنولوژی را تضمین میکند تا همه ملتها بتوانند از مزایای این انقلاب دیجیتال در صنعت آب بهرهمند شوند.
آیا استفاده از ابزارهای نوین دیپلماسی فناوری آب و حضور مؤثر در یک رویداد آب بینالمللی تنها راهکار باقیمانده برای تضمین امنیت آبی در عصر تغییر اقلیم است و غفلت از آن چه تبعاتی برای کشورهای در حال توسعه دارد؟
بررسی دقیق روندهای جهانی نشان میدهد که امنیت آبی در قرن بیست و یکم دیگر تنها وابسته به میزان بارشهای جوی یا حجم ذخایر سدها نیست بلکه تابعی مستقیم از ضریب نفوذ فناوری آب در لایههای مدیریتی و تصمیمگیری کلان کشورهاست و تغییر اقلیم به عنوان یک ابرچالش معادلات هیدرولوژیکی را چنان برهم زده که روشهای سنتی مدیریت منابع آب نه تنها ناکارآمد شدهاند بلکه در بسیاری از موارد خود به عاملی برای تشدید بحران تبدیل گشتهاند و در این میان دیپلماسی فناوری آب به عنوان شاهکلید دسترسی به دانش روز و تجهیزات پیشرفته مطرح میشود زیرا هیچ کشوری حتی پیشرفتهترین آنها قادر نیست به تنهایی با سرعت سرسامآور تغییرات تکنولوژیک همگام شود و حضور در یک رویداد آب معتبر بینالمللی در واقع ورود به اکوسیستمی است که در آن راهکارهای بقا در برابر خشکسالی و سیلابهای ویرانگر داد و ستد میشود و غفلت از این تعاملات به معنای خودتحریمی در برابر دانشی است که میتواند نجاتبخش تمدنها در مناطق خشک باشد و فناوری آب امروزه شامل طیف وسیعی از ابزارها از سنجش از دور ماهوارهای تا همزاد دیجیتال و هوش مصنوعی است که هر کدام قطعهای از پازل امنیت آبی را تکمیل میکنند و دسترسی به این فناوریها نیازمند ایجاد کانالهای ارتباطی پایدار از طریق دیپلماسی فناوری آب است چرا که انتقال تکنولوژیهای حساس اغلب با موانع سیاسی و حقوقی روبروست که تنها از طریق مذاکرات سطح بالا در حاشیه رویدادهای تخصصی قابل حل و فصل است.
زمانی که از یک رویداد آب صحبت میکنیم منظور تنها یک نمایشگاه تجهیزات لوله و اتصالات نیست بلکه منظور مجمعی از نخبگان و سیاستگذارانی است که آینده حکمرانی آب جهان را ترسیم میکنند و در این فضا کشورهایی که فعالانه در پی دیپلماسی فناوری آب هستند میتوانند تهدیدهای مشترک اقلیمی را شناسایی کرده و با تشکیل کنسرسیومهای تحقیقاتی هزینههای سنگین توسعه فناوری آب را سرشکن کنند و این همافزایی به ویژه برای کشورهای در حال توسعه حیاتی است زیرا بودجههای پژوهشی محدود اجازه نمیدهد تا تمام راهحلها به صورت بومی از صفر تولید شوند و الگوبرداری از پروژههای موفقی مانند همکاری سانتا کلارا و کیواتر که در اخبار به آن اشاره شد نشان میدهد که حتی ثروتمندترین مناطق جهان نیز برای حل مشکلات زیرساختی خود دست نیاز به سوی شرکای بینالمللی دراز میکنند و این همان روح حاکم بر دیپلماسی فناوری آب است که مرزهای جغرافیایی را در برابر جریان دانش بیمعنا میکند و تضمین مینماید که آخرین دستاوردهای فناوری آب در کوتاهترین زمان ممکن به نقاط بحرانی جهان برسد.
نقش فناوری آب در سازگاری با تغییر اقلیم غیرقابل انکار است زیرا مدلهای پیشبینی آب و هوا که با کمک هوش مصنوعی و کلاندادهها در بستر پلتفرمهای همزاد دیجیتال اجرا میشوند به مدیران این قدرت را میدهند که سناریوهای مختلف خشکسالی را شبیهسازی کنند و قبل از وقوع بحران سیاستهای جیرهبندی یا انتقال آب را بهینه نمایند و این سطح از آمادگی تنها زمانی محقق میشود که مدیران ارشد صنعت آب در جریان آخرین تحولات مطرح شده در هر رویداد آب قرار داشته باشند و بدانند که رقبای منطقهای و شرکای جهانی در حال استفاده از چه ابزارهایی هستند و دیپلماسی فناوری آب در اینجا نقشی دوگانه ایفا میکند از یک سو زمینه ورود سختافزارها و نرمافزارهای مورد نیاز را فراهم میکند و از سوی دیگر با ایجاد تعهدات بینالمللی کشورها را ملزم به رعایت استانداردهای زیستمحیطی و بهرهوری میکند که این خود محرکی برای ارتقای فناوری آب در سطح ملی است و باعث میشود تا سرمایهگذاری در این بخش از حالت هزینه خارج شده و به عنوان یک سرمایهگذاری استراتژیک برای حفظ امنیت ملی تلقی گردد.
یکی از چالشهای اصلی کشورهای در حال توسعه کمبود دادههای دقیق و قابل اتکاست و فناوری آب مدرن با تکیه بر اینترنت اشیا و سنسورهای ارزانقیمت این خلاء اطلاعاتی را پر میکند اما پردازش و تحلیل این حجم عظیم از داده نیازمند الگوریتمهایی است که دانش آن در اختیار تعداد محدودی از کشورها و کمپانیهای بزرگ است و اینجاست که اهمیت حضور در یک رویداد آب مشخص میشود زیرا در این رویدادها کارگاههای انتقال تجربه برگزار میشود که در آن چگونگی بومیسازی این الگوریتمها آموزش داده میشود و دیپلماسی فناوری آب مسیر را برای عقد قراردادهای انتقال دانش فنی هموار میسازد تا کشور گیرنده تکنولوژی صرفاً یک مصرفکننده نباشد بلکه بتواند با مهندسی معکوس و توسعه داخلی به صادرکننده خدمات مهندسی آب در منطقه خود تبدیل شود و این چرخه بلوغ تکنولوژیک بدون ارتباط مستمر با کانونهای دانش جهانی که در رویدادهای آب گرد هم میآیند امکانپذیر نخواهد بود.
امنیت آبی در عصر حاضر پیوند عمیقی با امنیت سایبری و امنیت غذایی دارد و فناوری آب به عنوان حلقه اتصال این حوزهها عمل میکند به طوری که اختلال در سیستمهای دیجیتال توزیع آب میتواند امنیت ملی یک کشور را به خطر اندازد و از سوی دیگر بهرهوری آب در کشاورزی که بزرگترین مصرفکننده آب است تنها با ورود فناوریهای نوین آبیاری هوشمند و کشت دقیق امکانپذیر است و تبادل این فناوریها نیازمند یک دیپلماسی فناوری آب فعال و پویاست که بتواند منافع متقابل کشورها را همسو کند و زمینه را برای سرمایهگذاریهای مشترک فراهم آورد و حضور در یک رویداد آب فرصتی است تا پتانسیلهای کشاورزی و صنعتی یک کشور به سرمایهگذاران خارجی معرفی شود و جذب سرمایه برای نوسازی زیرساختهای فرسوده آب تسهیل گردد زیرا سرمایهگذاران امروزه بیش از هر چیز به وجود یک نظام مدیریت شفاف و فناورانه اهمیت میدهند و وجود فناوری آب پیشرفته در یک کشور سیگنال مثبتی از ثبات و آیندهنگری را به بازارهای جهانی مخابره میکند.
در تحلیل نهایی اگر کشوری بخواهد در برابر تنشهای آبی آینده تابآوری داشته باشد چارهای جز ادغام کامل فناوری آب در تمام سطوح حکمرانی خود ندارد و این ادغام نیازمند یک تغییر فرهنگی در بدنه مدیریتی است که تنها از طریق مواجهه مستقیم با دستاوردهای جهانی در یک رویداد آب حاصل میشود و مدیرانی که در این فضا تنفس میکنند درک میکنند که هزینه خرید و پیادهسازی فناوریهای نوین بسیار کمتر از هزینه جبران خسارات ناشی از سیل و خشکسالی است و دیپلماسی فناوری آب ابزاری است که این تغییر رویکرد را به توافقنامههای اجرایی تبدیل میکند و باعث میشود تا دانش فنی در رگهای صنعت آب کشور جاری شود و انزوا در این حوزه نتیجهای جز فرسودگی زیرساختها و افزایش تنشهای اجتماعی ناشی از کمآبی نخواهد داشت بنابراین استراتژی فعالانه برای حضور در هر رویداد آب و تقویت دیپلماسی فناوری آب یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر برای بقا در جغرافیای خشک و خشن آینده است که در آن آب ارزشمندترین دارایی ملتها خواهد بود و فناوری تنها محافظ این دارایی است.
علاوه بر این توسعه فناوری آب میتواند به عنوان پیشران توسعه اقتصادی عمل کند و ایجاد شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای فعال در حوزه آب که محصولات خود را در یک رویداد آب عرضه میکنند میتواند اشتغالزایی بالایی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی ایجاد کند و دیپلماسی فناوری آب میتواند بازارهای صادراتی جدیدی را برای این محصولات باز کند و به ارزآوری کشور کمک نماید و این تغییر نگاه از آب به عنوان یک کالای خدماتی به آب به عنوان یک صنعت فناورانه محور اصلی توسعه پایدار در بسیاری از کشورهای پیشرو است و تجربه نشان داده است که کشورهایی که توانستهاند اکوسیستم نوآوری را در بخش آب فعال کنند نه تنها مشکلات داخلی خود را حل کردهاند بلکه به بازیگران اصلی در صحنه جهانی تبدیل شدهاند و توانستهاند از طریق صادرات فناوری آب نفوذ ژئوپلیتیک خود را نیز افزایش دهند که این خود جنبه دیگری از قدرت نرم حاصل از دیپلماسی فناوری آب است.
باید توجه داشت که سرعت تحولات در حوزه فناوری آب نمایی است و هر روز تأخیر در پذیرش و بکارگیری این فناوریها شکاف دیجیتالی میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه را عمیقتر میکند و پر کردن این شکاف در آینده هزینههای بسیار سنگینتری خواهد داشت و حضور مستمر در رویداد آب به تصمیمگیران کمک میکند تا نبض تغییرات را در دست داشته باشند و از غافلگیری تکنولوژیک جلوگیری کنند و دیپلماسی فناوری آب مکانیزمی است که به کشورها اجازه میدهد تا در تدوین استانداردهای جهانی مشارکت کنند و به جای اینکه صرفاً پیرو باشند در شکلدهی به آینده صنعت آب نقش داشته باشند و این مشارکت فعالانه ضامن منافع ملی در درازمدت خواهد بود و جایگاه کشور را در نظام بینالملل ارتقا خواهد داد.
در نهایت میتوان گفت که مثلث امنیت آبی از سه ضلع فناوری آب و دیپلماسی فناوری آب و سرمایهگذاری هوشمند تشکیل شده است و مرکز ثقل این مثلث رویداد آب است جایی که تمام این عناصر با یکدیگر تلاقی میکنند و واکنشهای زنجیرهای نوآوری را شکل میدهند و برای کشورهایی که با بحران آب دست و پنجه نرم میکنند تمرکز بر این سه عنصر و تقویت همزمان آنها تنها راه عبور از گردنههای سخت اقلیمی پیش روست و تاریخ قضاوت خواهد کرد که کدام ملتها توانستند با هوشمندی و درایت از ابزار فناوری و دیپلماسی برای حفظ مایه حیات خود استفاده کنند و کدام یک در دام روزمرگی و روشهای منسوخ گرفتار شدند.
[…] را در یک محیط تصفیهخانه آب مجازی (که همان مفهوم همزاد دیجیتال است) آزمایش میکند و سپس آنها را در تصفیهخانه واقعی […]