حکمرانی آب و بازار آب در ایران: 5 کلید تحول برای عبور از بحران آبی
مقدمه
ایران در میانه یکی از پیچیدهترین چالشهای تاریخ خود قرار دارد: بحران آب. این بحران، دیگر صرفاً یک مسئله اقلیمی یا کمبود بارش نیست، بلکه محصول دههها مدیریت منابع آب ناکارآمد، سیاستهای سازهایمحور و فقدان یک ساختار حکمرانی آب منسجم است. در حالی که کشور با پیامدهای «ورشکستگی آبی» دستوپنجه نرم میکند، پارادایمهای جدیدی مانند «بازار آب» به عنوان راهکاری بالقوه برای بهینهسازی تخصیص و افزایش بهرهوری مطرح میشوند. این گزارش تحلیلی، ضمن بررسی ریشههای بحران در ساختار حکمرانی آب فعلی، به واکاوی مفهوم بازار آب، الزامات، فرصتها و چالشهای پیادهسازی آن در ایران میپردازد و نقش فناوری آب و نوآوری را در این گذار استراتژیک ارزیابی میکند.
نکات کلیدی
- حکمرانی آب فعلی در ایران که بر مدیریت عرضه و پروژههای سازهای مانند سدسازی متمرکز است، به بنبست رسیده و عامل اصلی تشدید بحران آب و ورشکستگی آبی است.
- مفهوم بازار آب به عنوان یک ابزار اقتصادی برای تخصیص مجدد آب از مصارف کمبازده به مصارف با ارزش افزوده بالاتر، پتانسیل بالایی برای بهبود مدیریت منابع آب دارد.
- پیادهسازی موفق بازار آب در ایران نیازمند پیشنیازهای حقوقی، فنی و اجتماعی است؛ از جمله تعریف و تثبیت حقوق آب، ایجاد زیرساختهای اندازهگیری و نظارت دقیق، و تضمین امنیت آبی برای بخشهای آسیبپذیر.
- فناوری آب و نوآوری، مانند سیستمهای تصفیه پیشرفته و کشاورزی هوشمند، اهرمهای کلیدی برای موفقیت بازار آب هستند، زیرا انگیزه اقتصادی برای سرمایهگذاری در بهرهوری را ایجاد میکنند.
- گذار از مدیریت بحران به حکمرانی آب استراتژیک، مستلزم یک تغییر نگرش بنیادین از نگاه صرفاً فنی به رویکردی یکپارچه، اقتصادی-اجتماعی و مبتنی بر داده است.
وضعیت موجود: ریشههای بحران در کالبد حکمرانی آب
ساختار فعلی مدیریت منابع آب در ایران، میراثدار تفکری است که دههها بر «مدیریت عرضه» و «مهار آبهای سطحی» تمرکز داشته است. این رویکرد، کشور را با پدیدهای مواجه کرده که کارشناسان آن را «ورشکستگی آبی» مینامند. به گفته مهرداد نهاوندچی، پژوهشگر حوزه محیطزیست، در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا، این ورشکستگی خود را در شکنندگی اکوسیستمها و افت شدید تابآوری محیطزیستی کشور نشان میدهد. او تاکید میکند که سیاستهای غلط و حکمرانی نادرست آبی، در کنار کمبود بارش، عامل اصلی این بحران آب است. تخصیص ۹۷ درصد بودجه آبی به آبهای سطحی و سرمایهگذاری هنگفت در سدسازی، در حالی که از اهمیت حیاتی آبهای زیرزمینی غفلت شده، نمونه بارز این سیاستگذاری اشتباه است. ساخت سدهایی مانند گتوند بر روی گنبد نمکی، نمادی از این تصمیمات بدون آیندهپژوهی و ارزیابی جامع زیستمحیطی است که خسارات جبرانناپذیری به بار آورده است.
این بحران مدیریتی، ریشههای عمیقتری در ساختار اجتماعی-تاریخی ایران نیز دارد. بر اساس تحلیلی که در وبسایت فرارو به نقل از نظریه «جامعه پراکنده کمآب» همایون کاتوزیان ارائه شده، کمآبی ذاتی فلات ایران، مدیریت منابع آب را به یک وظیفه بسیار متمرکز برای دولت تبدیل کرده است. در این مدل، دولت همواره مالک مطلق منابع، از جمله آب، بوده و مردم از حقوق مالکیت تثبیتشده برخوردار نبودهاند. این فقدان حقوق مالکیت مشخص، به بهرهبرداری بیرویه و ناپایدار از منابع آبی منجر شده است. پروژههای کلان سدسازی و حفر چاههای غیرمجاز، همگی در چارچوب اولویتدهی به توسعه اقتصادی کوتاهمدت و بدون توجه به پیامدهای بلندمدت زیستمحیطی قابل تحلیل هستند. این چارچوب تحلیلی نشان میدهد که بحران آب ایران، فراتر از یک مسئله فنی، یک بحران ساختاری در رابطه میان دولت، جامعه و منابع طبیعی است.
بازار آب: یک پارادایم نوین برای مدیریت منابع آب
در واکنش به ناکارآمدی مدل حکمرانی آب دستوری و متمرکز، مفهوم بازار آب به عنوان یک الگوی جایگزین در اخبار حوزه آب و محافل تخصصی مطرح شده است. بازار آب یک سازوکار اقتصادی است که در آن، حق استفاده از حجم مشخصی از آب (حقابه) میتواند به صورت داوطلبانه بین مصرفکنندگان خرید و فروش شود. هدف اصلی این مکانیسم، ایجاد انگیزه اقتصادی برای حرکت آب از مصارف با بهرهوری و ارزش اقتصادی پایین (مانند کشاورزی سنتی برخی محصولات آببر) به سمت مصارف با ارزش افزوده بالاتر (مانند صنعت پیشرفته یا کشاورزی مدرن) است. این فرآیند، بدون نیاز به دخالت مستقیم و دستوری دولت، به بهینهسازی تخصیص منابع محدود آب و افزایش بهرهوری کل اقتصاد آب کمک میکند و میتواند پایهای برای تضمین امنیت آبی بلندمدت باشد.
با این حال، تشکیل یک بازار آب کارآمد و عادلانه، یک فرآیند پیچیده و چندوجهی است که نیازمند پیشزمینههای اساسی است. اولین و مهمترین پیشنیاز، تعریف دقیق، شفاف و قانونی «حقوق آب» است. تا زمانی که حقابهها به صورت کمی، قابل اندازهگیری و قابل انتقال تعریف نشوند، بازاری برای مبادله آنها شکل نخواهد گرفت. دومین الزام، وجود زیرساختهای فنی برای اندازهگیری و پایش دقیق میزان برداشت و مصرف آب در تمام بخشهاست. بدون این زیرساختها، نظارت بر مبادلات و جلوگیری از برداشتهای غیرقانونی غیرممکن خواهد بود. سومین چالش، طراحی بازاری است که ملاحظات اجتماعی و زیستمحیطی را در نظر بگیرد. باید سازوکارهایی برای جلوگیری از انحصار، حمایت از کشاورزان خردهپا و تضمین حقابه زیستمحیطی تالابها و رودخانهها در ساختار بازار تعبیه شود، در غیر این صورت، بازار آب میتواند به تشدید نابرابری و تخریب بیشتر محیط زیست منجر شود.
«ادامه روند کنونی مدیریت منابع آب، کشور را در آینده با مهاجرت، فروپاشی اشتغال بخشهای وابسته به آب و تشدید بحران امنیت غذایی روبهرو میکند.»
از تئوری تا عمل: چشمانداز بازار آب و فناوری در ایران
اگرچه ایده بازار آب در سطح ملی هنوز در مراحل اولیه بحث و بررسی قرار دارد، اما اشکال غیررسمی آن از سالها پیش در مناطق مختلف ایران، به ویژه بین کشاورزان، وجود داشته است. این مبادلات محلی و غیررسمی نشاندهنده وجود تقاضا برای یک مکانیزم انعطافپذیر تخصیص آب است. در سالهای اخیر، برخی مسئولان وزارت نیرو نیز از اجرای طرحهای آزمایشی «بازار محلی آب» در برخی حوضههای آبریز خبر دادهاند. این طرحها گامهای کوچکی در مسیر شناخت عملی چالشها و فرصتهای این مدل هستند. با این حال، همانطور که اخبار آب نشان میدهد، رویکرد غالب همچنان متمرکز بر مدیریت بحرانهای کوتاهمدت است. برای مثال، اعلام اجرای طرح کاهش فشار شبکه آب تهران برای جلوگیری از جیرهبندی، که در گزارشی توسط خبرگزاری مهر پوشش داده شده، یک راهکار واکنشی است، در حالی که بازار آب یک راهبرد کنشگرایانه و ساختاری برای مدیریت منابع آب محسوب میشود.
در این گذار استراتژیک، نقش فناوری آب و نوآوری غیرقابل انکار است. در حقیقت، فناوری و بازار آب دو روی یک سکه هستند. یک بازار آب کارآمد، با تعیین قیمت واقعی برای آب، انگیزه اقتصادی قدرتمندی برای سرمایهگذاری در فناوریهای نوین آبمحور ایجاد میکند. کشاورزی که میتواند آب مازاد خود را با قیمت مناسب بفروشد، ترغیب میشود تا با استفاده از آبیاری هوشمند، مصرف خود را کاهش دهد. صنعتی که با هزینه بالای خرید آب مواجه است، به سمت استفاده از فناوریهای بازچرخانی و تصفیه پساب سوق داده میشود. فناوریهای غشایی (Membrane Technology) برای تصفیه آب و نمکزدایی، سیستمهای پایش هوشمند مصرف آب مبتنی بر اینترنت اشیا (IoT)، و استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی و مدیریت منابع آب، همگی ابزارهایی هستند که در بستر یک حکمرانی آب مبتنی بر اصول اقتصادی، میتوانند به شکوفایی برسند و امنیت آبی کشور را تقویت کنند.
تحلیل اختصاصی تیم Water Insight Hub – مرکز بینش آب ایران
در مرکز بینش آب ایران، ما معتقدیم که گفتمان بازار آب نباید به عنوان یک راهحل جادویی برای بحران آب ایران تلقی شود، بلکه باید آن را کاتالیزوری برای یک تحول بنیادین در حکمرانی آب دانست. چالش اصلی ایران، صرفاً تخصیص ناکارآمد آب نیست، بلکه یک بحران عمیق در ساختار تصمیمگیری، فقدان دادههای شفاف، ضعف نهادهای نظارتی و نگرش سنتی به آب به عنوان یک کالای عمومی و تقریباً رایگان است. بنابراین، تمرکز صرف بر ایجاد مکانیزم خرید و فروش آب، بدون اصلاح این زیربناهای معیوب، میتواند به شکست منجر شده و یا حتی بحران آب را در ابعاد اجتماعی تشدید کند. گذار موفق به سمت یک مدل اقتصادی، مستلزم تقویت همزمان سه ستون است: نهادهای قانونی، زیرساختهای فنی و پذیرش اجتماعی.
از منظر فناوری آب، بازار آب میتواند یک نقطه عطف باشد. در حال حاضر، علیرغم وجود فناوریها و نوآوریهای متعدد در حوزه آب، نرخ پذیرش آنها در بخش کشاورزی و حتی صنعت پایین است، زیرا منطق اقتصادی برای این سرمایهگذاری وجود ندارد. وقتی آب ارزان یا رایگان است، چرا یک کشاورز باید برای نصب سیستم آبیاری قطرهای هوشمند هزینه کند؟ بازار آب با آشکار کردن ارزش واقعی آب، این منطق را تغییر میدهد. اینجاست که نقش فناوری از یک گزینه لوکس به یک ضرورت اقتصادی برای بقا و رقابتپذیری تبدیل میشود. فناوریهای تصفیه و بازچرخانی آب، که در حال حاضر به دلیل هزینه بالا کمتر مورد توجه قرار میگیرند، در سناریوی وجود بازار آب، به یک منبع درآمد پایدار برای صنایع و شهرها تبدیل خواهند شد. این تغییر پارادایم، اکوسیستم نوآوری و کسبوکارهای دانشبنیان در حوزه فناوری آب را به شدت تقویت خواهد کرد و به بهبود امنیت آبی کمک شایانی مینماید.
برای درک بهتر عملکرد بازارهای آب در سطح جهانی و درسآموزی از تجربیات موفق، مطالعه موردی «بازار راهبردی حقوق آب برای تخصیص مجدد رودخانه کلرادو» که توسط تیم مرکز بینش آب ایران تحلیل شده است، بسیار راهگشاست. این تحلیل نشان میدهد که چگونه یک چارچوب قانونی مشخص، همراه با دادههای شفاف و مشارکت ذینفعان، توانسته است به تخصیص مجدد آب بین بخشهای کشاورزی و شهری، بدون ایجاد تنشهای اجتماعی گسترده، کمک کند. چالشهای مدیریتی در ایران بسیار پیچیدهتر است، اما اصول بنیادین موفقیت یکسان است: شفافیت، قانونمداری و ایجاد انگیزه اقتصادی برای حفاظت. بنابراین، اولین قدم برای ایران، نه عجله در راهاندازی بازار، بلکه تمرکز بر اصلاح حکمرانی آب، تدوین قوانین جامع حقوق آب و سرمایهگذاری گسترده در زیرساختهای پایش و اندازهگیری به عنوان پیشنیازهای یک مدیریت منابع آب پایدار و مدرن است.
سوالات متداول
۱. بازار آب دقیقاً چیست و آیا میتواند مشکل بحران آب ایران را حل کند؟
پاسخ: بازار آب یک چارچوب اقتصادی است که در آن «حقوق استفاده از آب» به عنوان یک کالا قابل معامله میشود. به بیان ساده، فرد یا نهادی که حق استفاده از مقدار معینی آب را دارد، میتواند در صورت عدم نیاز یا صرفهجویی، این حق را به صورت موقت یا دائم به متقاضی دیگری بفروشد. هدف اصلی این مکانیزم، ایجاد انگیزه برای صرفهجویی و حرکت آب از مصارف با ارزش اقتصادی پایین به سمت مصارف با ارزش بالاتر است. برای مثال، یک کشاورز ممکن است دریابد که فروش بخشی از حقابه خود به یک کارخانه، سود بیشتری از کشت یک محصول آببر دارد. این فرآیند به صورت تئوریک منجر به افزایش بهرهوری کلی آب در سطح یک حوضه آبریز یا کشور میشود.
اما آیا بازار آب به تنهایی میتواند بحران آب ایران را حل کند؟ پاسخ قطعی خیر است. بازار آب یک ابزار قدرتمند برای بهینهسازی تخصیص است، اما یک راهحل جادویی نیست. موفقیت آن به شدت به وجود پیشنیازهایی مانند حکمرانی آب قوی، قوانین شفاف و لازمالاجرا برای حقوق آب، زیرساختهای دقیق اندازهگیری و نظارت، و سازوکارهای حمایتی برای جلوگیری از آسیب به اقشار ضعیف و محیط زیست وابسته است. بدون این زیربناها، بازار آب میتواند به تمرکز ثروت، تضعیف امنیت آبی کشاورزان خردهپا و نادیده گرفتن نیازهای زیستمحیطی منجر شود. بنابراین، بازار آب بخشی از یک پازل بزرگتر برای اصلاح مدیریت منابع آب است، نه کل راهحل.
۲. بزرگترین مانع برای اصلاح حکمرانی آب و پیادهسازی بازار آب در ایران چیست؟
پاسخ: بزرگترین مانع، یک مانع واحد نیست، بلکه مجموعهای از موانع درهمتنیده ساختاری، سیاسی و فرهنگی است.
- مقاومت ساختاری و نهادی: ساختار فعلی مدیریت منابع آب در ایران به شدت متمرکز، بخشینگر و سازهایمحور است. وزارت نیرو به عنوان متولی اصلی، دههها بر ساخت سد و انتقال آب تمرکز داشته است. تغییر این رویکرد به سمت مدیریت تقاضا و استفاده از ابزارهای اقتصادی مانند بازار آب، نیازمند یک تغییر پارادایم بنیادین در این نهادهاست که با مقاومتهای بوروکراتیک و سیاسی مواجه است.
- فقدان حقوق آب مشخص و قابل اجرا: اساس بازار آب، وجود «حقوق آب» شفاف، کمیشده و قابل معامله است. در ایران، با وجود قوانین تاریخی در مورد حقابهها، این حقوق اغلب مبهم، ثبتنشده و اجرای آنها ضعیف است. تعریف، تثبیت و ثبت قانونی این حقوق برای میلیونها بهرهبردار در سراسر کشور، یک چالش حقوقی و اجرایی عظیم است.
- ضعف زیرساختهای فنی: یک بازار آب کارآمد نیازمند اندازهگیری دقیق میزان آب تحویلی و مصرفی در تمام نقاط شبکه است. ایران با کمبود شدید زیرساختهای اندازهگیری (کنتورهای هوشمند) در بخش کشاورزی که بزرگترین مصرفکننده آب است، مواجه است. بدون دادههای دقیق و قابل اتکا، هرگونه معامله آب صرفاً بر اساس تخمین خواهد بود و امکان نظارت و جلوگیری از تخلف وجود ندارد.
- ملاحظات اجتماعی و فرهنگی: در فرهنگ ایرانی، آب همواره به عنوان یک «نعمت الهی» و یک کالای عمومی تلقی شده که باید به صورت ارزان یا رایگان در دسترس باشد. تغییر این نگرش و پذیرش قیمتگذاری واقعی آب و معامله آن به عنوان یک کالای اقتصادی، یک چالش فرهنگی و اجتماعی بزرگ است و میتواند با مقاومتهای مردمی، به ویژه در بخش کشاورزی، روبرو شود.
۳. نقش فناوری آب و نوآوری در کنار بازار آب چیست؟
پاسخ: نقش فناوری آب و نوآوری در کنار بازار آب، نقشی همافزا و حیاتی است. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. بازار آب با ایجاد یک سیگنال قیمتی شفاف، «منطق اقتصادی» برای سرمایهگذاری در فناوری را فراهم میکند، و فناوری نیز «ابزار عملی» برای واکنش به آن سیگنال قیمتی را در اختیار مصرفکنندگان قرار میدهد.
- ایجاد انگیزه برای بهرهوری: وقتی آب قیمت واقعی پیدا میکند، کشاورزان و صاحبان صنایع برای کاهش هزینههای خود به دنبال راهکارهایی برای کاهش مصرف آب میگردند. اینجاست که فناوریهایی مانند آبیاری هوشمند، کشت گلخانهای، استفاده از گونههای مقاوم به خشکی، و فناوریهای بازچرخانی پساب در صنعت، جذابیت اقتصادی پیدا میکنند.
- افزایش عرضه در بازار: فناوری میتواند به «تولید آب جدید» یا «آزاد کردن آب موجود» کمک کند. برای مثال، یک صنعت با سرمایهگذاری در فناوری تصفیه پیشرفته پساب، میتواند نیاز خود به آب خام را کاهش داده و حقابه خود را در بازار آب به فروش برساند. به همین ترتیب، استفاده از فناوریهای نوین نمکزدایی با مصرف انرژی کمتر، میتواند منابع آب جدیدی را وارد چرخه مصرف کند.
- توانمندسازی بازار: نوآوری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) برای موفقیت بازار آب ضروری است. پلتفرمهای آنلاین برای ثبت و انجام معاملات، سیستمهای پایش مبتنی بر اینترنت اشیا (IoT) برای نظارت بر مصرف، و استفاده از هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای منابع آب و پیشبینی عرضه و تقاضا، همگی ابزارهایی هستند که به شفافیت، کارایی و امنیت بازار آب کمک میکنند. در واقع، بدون این فناوریها، اجرای یک بازار آب مدرن و در مقیاس بزرگ تقریباً غیرممکن است و میتواند به بهبود امنیت آبی کمک کند.
ملیکا جعفری
دانشجوی مهندسی منابع آب