از نئوم تا روتردام: چگونه شهرهای جهان با بحران آب مقابله میکنند؟
امروزه بحران آب دیگر یک چالش زیستمحیطی نیست، بلکه یک مسئله امنیت آبی و ملی است که بقای تمدنهای شهری را تهدید میکند. در حالی که شهرهای ایران با تنشهای دوگانه «سیلابهای ویرانگر» و «خشکسالیهای فرساینده» دست و پنجه نرم میکنند، جهان به سمت مفهوم «شهرهای تطبیقپذیر با آب» (Water-Adaptive Cities) حرکت کرده است. این گزارش تحلیلی، با بررسی جدیدترین استراتژیهای مدیریت منابع آب در سه اقلیم متفاوت، تلاش میکند راهکارهایی عملیاتی برای حکمرانی آب در کلانشهرهای ایران ارائه دهد. ما در مرکز بینش آب ایران معتقدیم که زمان تغییر پارادایم از «مبارزه با آب» به «همزیستی با آب» فرا رسیده است.
نکات کلیدی گزارش:
- هلند: جایگزینی سدسازی و دیوارههای بلند با استراتژی «فضایی برای رودخانه» جهت کنترل سیلاب و احیای دشتهای سیلابی.
- عربستان سعودی: سرمایهگذاری تریلیون دلاری بر روی «چرخه کامل بازچرخانی فاضلاب» در پروژه نئوم و استفاده از انرژی خورشیدی برای شیرینسازی.
- استرالیا: اجرای الزامی «طراحی شهری حساس به آب» (WSUD) و استفاده از باغچههای بارانی برای تغذیه سفرههای زیرزمینی.
- ایران: چالش بزرگ فرسودگی زیرساختها و نیاز فوری به تلفیق تکنولوژی بازچرخانی و شهرسازی نفوذپذیر.
۱. هلند: وقتی عقبنشینی بهترین حمله است (مدل Room for the River)
هلند، که بخش بزرگی از آن زیر سطح دریا قرار دارد، دهههاست که پیشگام جهانی در مهندسی آب است. اما درس بزرگ هلند برای ایران، نه در ساخت سازههای بتنی عظیم، بلکه در یک تغییر استراتژیک به نام «فضایی برای رودخانه» (Room for the River) نهفته است. بر اساس گزارشهای دانشگاه اوترخت و سازمان Rijkswaterstaat هلند، این کشور به جای بلندتر کردن دیوارههای دفاعی، بستر رودخانهها را تعریض کرده و دشتهای سیلابی را احیا نموده است.
این رویکرد دقیقاً نقطه مقابل اخبار حوزه آب در ایران است که اغلب بر کانالکشیهای بتنی و تنگ کردن بستر رودخانهها در شهرها تمرکز دارد. در هلند، پارکها و فضاهای عمومی طوری طراحی شدهاند که در زمان طغیان، به مخازن موقت آب تبدیل شوند. این استراتژی نه تنها خطر سیل را کاهش میدهد، بلکه کیفیت زندگی شهری را نیز بالا میبرد. طبق مطالعات انجام شده، این پروژه همچنین باعث افزایش تنوع زیستی در ۷۶ تا ۹۳ درصد از دشتهای سیلابی بررسی شده گردیده است. برای شهرهایی مانند تهران که مسیلهای طبیعی آن به کانالهای بتنی باریک تبدیل شدهاند، این الگو حیاتی است.
«در پروژه “فضایی برای رودخانه”، هلند به جای مبارزه با طبیعت، به آب اجازه داد تا در زمان طغیان، فضای بیشتری اشغال کند؛ درسی که نادیده گرفتن آن در سیلاب امامزاده داوود تهران، خسارات جبرانناپذیری به بار آورد.»
۲. عربستان سعودی: تکنولوژی در خدمت امنیت آبی (چشمانداز ۲۰۳۰)
در همسایگی ما، عربستان سعودی با اقلیمی خشکتر از ایران، رویکردی کاملاً فناورانه را در پیش گرفته است. طبق تحلیلهای تازه در خصوص اخبار آب و استراتژی ملی آب عربستان، پروژه نئوم (NEOM) و چشمانداز ۲۰۳۰، بر پایه «تخلیه مایع صفر» (Zero Liquid Discharge) بنا شدهاند.
عربستان با سرمایهگذاری سنگین روی شیرینسازی آب با انرژی خورشیدی و بازچرخانی ۱۰۰ درصدی فاضلاب، به دنبال استقلال آبی است. گزارشهای رسمی نئوم نشان میدهد که آنها آب را یک کالای امنیتی میدانند. برخلاف ایران که هنوز بخش بزرگی از فاضلاب شهری بدون تصفیه رها میشود، عربستان از فاضلاب تصفیهشده به عنوان منبع اصلی آبیاری فضای سبز و مصارف صنعتی استفاده میکند و لجن باقیمانده را برای تولید انرژی و کود به کار میگیرد. این سطح از مدیریت منابع آب نشان میدهد که با بودجه و تکنولوژی میتوان حتی در بیابان نیز تابآوری ایجاد کرد.
۳. استرالیا: شهرسازی اسفنجی و طراحی حساس به آب (WSUD)
استرالیا پس از تجربه تلخ «خشکسالی هزاره»، مفهوم «طراحی شهری حساس به آب» (WSUD) را نهادینه کرد. هدف این رویکرد، حفظ چرخه طبیعی آب در محیطهای شهری است. در شهرهایی مثل ملبورن، استفاده از آسفالتهای نفوذپذیر، باغچههای بارانی (Rain Gardens) و مخازن ذخیره آب باران خانگی اجباری یا به شدت تشویق میشود.
بر اساس مقالات منتشر شده در ژورنالهای معتبر، استرالیا توانسته با این روش، سرعت روانآبها را کاهش داده و آبخوانهای شهری را تغذیه کند. تحقیقات دانشگاه ملبورن نشان میدهد که ترکیب مخازن آب باران و باغچههای جذبکننده، پیک جریان سیلاب را تا ۹۰ درصد در محلات بازسازی شده کاهش میدهد. این در حالی است که در ایران، توسعه نامتوازن شهری و ایزوله کردن خاک با آسفالت، باعث شده بارشهای رگباری به جای نفوذ به زمین، به سیلابهای مخرب تبدیل شوند و بحران آب زیرزمینی تشدید شود.
تحلیل اختصاصی تیم Water Insight Hub – مرکز بینش آب ایران
تحلیلگران ارشد مرکز بینش آب ایران با واکاوی سه الگوی موفقِ “تعامل با طبیعت” در هلند، “تکنولوژیمحوری” در عربستان و “طراحی حساس” در استرالیا، به یک جمعبندی استراتژیک برای برونرفت از وضعیت فعلی رسیدهاند. آنچه در اخبار حوزه آب ایران مغفول مانده، پیوند ندادن این سه رویکرد با یکدیگر است. بحران ایران تکبعدی نیست که صرفاً با سدسازی (مدل قدیمی) حل شود؛ بلکه نیازمند یک معماری ترکیبی در حکمرانی آب است که در ادامه به تشریح دقیق آن میپردازیم:
گذار از کانالهای بتنی به “زیرساخت سبز” (درسگرفته از هلند و استرالیا)
مشکل بنیادین شهرهای ما (مانند تهران و مشهد)، تبدیل رودخانهها به کانالهای فاضلاب بتنی است. تحلیل ما نشان میدهد که الگوی هلندیِ «فضایی برای رودخانه» باید فوراً جایگزین طرحهای ساماندهی فعلی شود. اما در بافت متراکم شهری ایران که امکان تعریض بستر رودخانه (مانند هلند) وجود ندارد، باید از مدل ترکیبی استرالیایی استفاده کرد. یعنی:
- راهکار عملی: تخریب دیوارههای بتنی در نقاطی که حریم رودخانه اجازه میدهد و جایگزینی آن با پوشش گیاهی بومی و سنگچینهای طبیعی. این کار سرعت جریان سیلابی را کاهش داده و نفوذپذیری را بالا میبرد.
- پیامد: تبدیل تهدید سیلابهای شهری به فرصتی برای تغذیه آبخوانها و کاهش فرونشست زمین، دقیقاً مشابه آنچه ملبورن با WSUD انجام داد.
انقلاب فاضلاب با تکنولوژی غشایی (درسگرفته از عربستان)
در حالی که عربستان در پروژه نئوم به سمت تکنولوژی ZLD (تخلیه مایع صفر) حرکت کرده است، صنایع ایران همچنان مصرفکننده آب شرب هستند. تحلیلگران مرکز بینش آب ایران تأکید دارند که مدیریت منابع آب در بخش صنعتی و شهری ایران نیازمند بهکارگیری فوری فناوریهای پیشرفته تصفیه است.
- راهکار فناورانه: استقرار راکتورهای زیستی غشایی (MBR) و سیستمهای اسمز معکوس (RO) در تصفیهخانههای محلی (Localized Treatment). برخلاف سیستمهای سنتی لجن فعال که فضای زیادی اشغال میکنند و کیفیت خروجی متوسطی دارند، تکنولوژی MBR که عربستان بر آن سرمایهگذاری کرده، پسابی با کیفیتِ قابل استفاده در برجهای خنککننده و فضای سبز تولید میکند.
- پیامد: ایجاد “امنیت آبی” پایدار برای صنایع بدون وابستگی به بارشهای فصلی و قطع دسترسی صنایع آببر به آب شرب شهری.
همگرایی حکمرانی و شهرسازی (سنتز نهایی)
بزرگترین شکاف در ایران، جدایی وزارت نیرو (متولی آب) از شهرداریها (متولی شهر) است. در هلند و استرالیا، مدیریت آب بخشی از طراحی شهری است. تا زمانی که شهرداریها مجوز ساختوساز در حریم رودخانهها را صادر میکنند (خلاف مدل هلند) و سطوح شهر را با آسفالت غیرقابل نفوذ فرش میکنند (خلاف مدل استرالیا)، هیچ طرحی موفق نخواهد بود.
نتیجهگیری استراتژیک: برای مقابله با بحران آب و فرونشست، ایران باید قوانین شهرسازی را بازنویسی کند تا هر ساختمان جدید ملزم به داشتن “سیستم جمعآوری آب باران” و “سطوح نفوذپذیر” باشد. این تنها راهی است که میتوانیم از سرنوشت شوم خشکی کامل نجات پیدا کنیم.
سوالات متداول
۱. آیا تکنولوژی ZLD (تخلیه مایع صفر) عربستان در صنایع ایران قابل اجراست؟
بله، اما نیازمند سرمایهگذاری اولیه بالایی است. با توجه به اینکه بحران آب در فلات مرکزی ایران حیات صنایع فولاد و پتروشیمی را تهدید میکند، استفاده از این تکنولوژی دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه شرط بقاست. با این روش، فاضلاب صنعتی تصفیه شده و دوباره به چرخه تولید بازمیگردد و عملاً مصرف آب تازه به صفر نزدیک میشود.
۲. تفاوت رویکرد “فضایی برای رودخانه” هلند با لایروبیهای معمول در ایران چیست؟
لایروبی در ایران معمولاً به معنای تراشیدن بستر رودخانه و تعمیق آن برای عبور سریعتر آب است که اغلب باعث تخریب اکوسیستم میشود. اما رویکرد هلندی که در این گزارش بررسی شد، به معنای “عقبنشینی دایکها” و اختصاص زمینهای اطراف رودخانه به عنوان دشت سیلابی است تا آب در آن پخش شود، سرعتش گرفته شود و به آرامی نفوذ کند، نه اینکه با سرعت مخرب از شهر عبور کند.
۳. اجرای “طراحی شهری حساس به آب” (WSUD) استرالیا چه تاثیری بر فرونشست تهران دارد؟
فرونشست زمین در تهران ناشی از تخلیه سفرههای زیرزمینی و عدم تغذیه مجدد آنهاست. وقتی شهر با آسفالت پوشیده شده، آب باران به جای نفوذ، تبخیر شده یا به فاضلاب میریزد. اجرای WSUD و استفاده از آسفالتهای نفوذپذیر و باغچههای بارانی، اجازه میدهد روانآبها مستقیماً به خاک نفوذ کرده و آبخوانها را تغذیه کنند که این امر میتواند نرخ فرونشست را در بلندمدت کاهش دهد.
[…] به تداوم این همکاری تأکید ورزید. مشابه رویکردی که در شهرهای تطبیقپذیر با آب دیده میشود، این پروژه نیز به دنبال ایجاد […]