کاهش فشار آب به جای قطع آب؛ راهکار عاقلانه در بحران، یا انتقال مشکل به طبقات بالا؟
مقدمه:
در شرایطی که تهران و چند کلانشهر دیگر ایران با تنش و بحران آب بیسابقه مواجه شدهاند و هشدارها درباره «روز صفر آبی» و حتی بحث تخلیه احتمالی پایتخت بر سر زبانها افتاده است، سیاستگذاران به جای قطع آب گسترده به سراغ کاهش فشار آب و «مدیریت فشار حداکثری» رفتهاند. گزارشهایی از خبرگزاری مهر و تأیید رسمی آبفای تهران مبنی بر این که «قطعی آب یا جیرهبندی در دستور کار نیست؛ مدیریت فشار میکنیم» (لینک مهر) نشان میدهد که حکمرانی آب در ایران در حال تکیه بر ابزار «کاهش فشار» به جای «جیرهبندی کلاسیک» است. پرسش محوری این گزارش تحلیلی-خبری در چارچوب ماموریت مرکز بینش آب ایران این است که آیا کاهش فشار آب به جای قطع آب، راهکاری «خوب» و پایدار برای مدیریت منابع آب و امنیت آبی است یا صرفاً راهحلی موقت که تبعات اجتماعی و فنی مهمی به همراه دارد؟
نکات کلیدی:
- کاهش فشار آب در تهران و برخی کلانشهرها بهعنوان ابزار اصلی مدیریت بحران آب، رسماً جایگزین جیرهبندی کلاسیک شده است.
- مدیران صنعت آب تأکید میکنند که مدیریت فشار، به تعویق انداختن بحران و جلوگیری از ترکیدگی شبکه در زمان قطع کامل است، اما خود میتواند به قطع آب در نقاط مرتفع منجر شود.
- انتخاب بین کاهش فشار و قطع آب، یک دوگانه صرف فنی نیست؛ بلکه تصمیمی در حوزه حکمرانی آب، عدالت اجتماعی، و مدیریت اعتماد عمومی است.
- بهکارگیری فناوریهای مدیریت هوشمند فشار، سامانههای حفاظت در برابر کارکرد خشک پمپها و کاهش «ضربه قوچ» میتواند این سیاست را ایمنتر و عادلانهتر کند.
- بدون اصلاح الگوی مصرف، مدیریت تقاضای کشاورزی و کاهش هدررفت شبکه، اتکای صرف به کاهش فشار آب، فقط بحران را در زمان و مکان جابهجا میکند.
۱. تصویر کلی بحران آب و زمینه تصمیم به کاهش فشار آب
بر اساس گزارش خبرگزاری مهر با تیتر «کاهش فشار آب؛ تصمیمی برای عبور از جیرهبندی»، علی سیدزاده، مدیرکل مدیریت مصرف و نظارت بر کاهش هدررفت آب، تأکید کرده است که بسیاری از استانهای کشور وارد تنش آبی شدهاند و شهرهایی مانند تهران، مشهد، اراک و تبریز در وضعیت بحران آب قرار دارند. کاهش شدید بارندگی در سال آبی جاری و وابستگی بالای منابع سطحی به نزولات جوی، زمینهای را ایجاد کرده است که مدیران آب، عملاً میان چند گزینه دشوار قرار گیرند: جیرهبندی، قطع برنامهریزیشده آب، یا کاهش فشار آب در شبکه.
در همین گزارش، سیدزاده توضیح میدهد که علاوه بر توسعه استفاده از چاهها و در اختیار گرفتن برخی چاههای شهرداریها برای تأمین آب، مجموعهای از اقدامات شامل جلوگیری از هدررفت آب در شبکه توزیع، توزیع بهینه ذخایر موجود و اعمال مدیریت فشار در دستور کار قرار گرفته است تا «آب در شبکه جاری باشد اما از هدررفت و مصارف بیش از حد جلوگیری شود».
«در شرایط بحرانی دو راهکار وجود دارد؛ یکی نوبتبندی یا توزیع منطقهای آب، و دیگری کاهش حداکثری فشار آب. ما به جای قطعی آب در بخشی، کاهش حداکثری فشار را در پیش گرفتیم که خطوط اصلی شبکه آب جریانی برقرار باشد و لولههای شبکه خالی نشوند.»
۲. استدلال موافقان: مدیریت فشار به جای قطع آب چرا ترجیح داده شده است؟
در نگاه موافقان، کاهش فشار آب به جای قطع کامل، یک انتخاب منطقی در چارچوب امنیت آبی و پایداری شبکه است. سیدزاده در گزارش مهر (6650457) تأکید میکند که جیرهبندی با قطع کامل آب در یک منطقه میتواند به افزایش حوادث و ترکیدگی خطوط لوله منجر شود و حتی به دلیل ذخیرهسازی آب توسط خانوارها، مصرف را بیشتر کند. این نکته، بهویژه در شبکههای فرسوده شهری ایران که حساس به تغییرات ناگهانی فشار و پدیدههایی مانند ضربه قوچ هستند، اهمیت ویژهای دارد.
به بیان دیگر، وقتی شبکه بهطور ناگهانی خالی و دوباره پر میشود، موجهای فشار در لولهها شکل میگیرد که میتواند اتصالات، لولههای قدیمی و شیرآلات را دچار شکست کند. در مقابل، کاهش تدریجی و کنترلشده فشار آب، امکان حفظ جریان حداقلی، کاهش تنش مکانیکی در شبکه و توزیع طولانیتر ذخایر سدها و مخازن را فراهم میکند. همین منطق در اظهارات محسن اردکانی، مدیرعامل آبفای تهران نیز دیده میشود؛ او در گفتوگو با خبرگزاری مهر به صراحت اعلام میکند:
«در حال حاضر، قطعی آب یا جیرهبندی در دستور کار قرار ندارد. آنچه که انجام میدهیم، یک مدیریت فشار حداکثری در ساعات شب است.»
از منظر حکمرانی آب (Water Governance)، این رویکرد پیام مهمی دارد: تلاش برای حفظ حداقل سطح خدمترسانی به همه مشترکان، حتی به قیمت کاهش کیفیت خدمت (فشار کمتر)، بهجای حذف کامل خدمت در بخشی از شهر. این انتخاب، در کوتاهمدت، میتواند به کاهش نارضایتی عمومی و مدیریت بهتر اخبار حوزه آب در فضای رسانهای کمک کند؛ چرا که «قطع شدن کامل آب» از نظر روانی و اجتماعی شوک بزرگتری نسبت به «ضعیف شدن فشار» محسوب میشود.
۳. نقدها و چالشها: آیا کاهش فشار آب عدالتمحور است؟
با وجود این استدلالهای فنی، سیاست کاهش فشار آب خالی از چالش نیست. در همان گزارش مهر (6650457) در بخش نظرات، مخاطبی با نام «عباس» مینویسد که کاهش فشار آب را «حرکتی اشتباه» میداند و بر برخورد شدید با مشترکان پرمصرف و قطع آب آنها تأکید میکند. این واکنش نشان میدهد که از دید بخشی از شهروندان، کاهش فشار آب نوعی «تنبیه جمعی» است که هم خانوارهای کممصرف و هم پرمصرف را به یک اندازه تحت فشار قرار میدهد.
از سوی دیگر، در عمل، کاهش فشار آب به شکل نابرابری بر مناطق مختلف اثر میگذارد. ساکنان طبقات بالای ساختمانها، مناطق مرتفع و نقاط انتهایی شبکه بیش از دیگران دچار افت فشار تا حد قطع کامل میشوند، در حالی که برخی واحدهای پاییندست همچنان از آب با فشار قابلقبول بهرهمند هستند. این مسئله، بهویژه در مناطقی که خانوارهای کمدرآمد در واحدهای فرعی و طبقات بالای ساختمانهای قدیمی سکونت دارند، میتواند به ناعدالتی فضایی در دسترسی به آب تبدیل شود.
گزارش خبرگزاری ایسنا با تیتر «مدیریت فشار آب در تهران ادامه دارد» به نقل از عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب، به این نکته اشاره میکند که مدیریت فشار از نیمهشب تا صبح بهطور جدیتر اجرا میشود و اگر کاهش داوطلبانه مصرف رخ ندهد، احتمال گسترش این محدودیتها به ساعات دیگر روز نیز وجود دارد. این به معنای تشدید اثرات کاهش فشار آب بر گروههایی است که برنامه کاری یا خانوادگی آنها وابسته به مصرف آب در ساعات خاص است.
در کنار این، سیاست هدفگیری مشترکان پرمصرف در حال تقویت است. به گزارش عصرایران به نقل از سخنگوی استانداری تهران، استخرهای خانگی، خانهباغهای بلااستفاده و مشترکان پرمصرف در فهرست قطع آب قرار گرفتهاند و «تعدیل فشار» به عنوان روش عمومی مدیریت ذخایر معرفی شده است. این ترکیب نشان میدهد که در عمل، سیاست کاهش فشار آب با قطع هدفمند مشترکان پرمصرف گره خورده، اما پرسش این است که آیا این هدفگیری به اندازه کافی دقیق و شفاف است تا اعتماد عمومی را جلب کند؟
۴. فناوری و مدیریت فشار: از «ضربه قوچ» تا سیستمهای حفاظت در برابر کارکرد خشک
از منظر فناوری آب و نوآوری، مدیریت فشار یک حوزه مهم و فنی در مدیریت منابع آب شهری است. پژوهشهای تخصصی مجله «آب و فاضلاب» درباره تحلیل اقتصادی مدیریت فشار در شبکههای توزیع آب (مثلاً مقاله معرفیشده در سایت مجله آب و فاضلاب) نشان میدهد که مدیریت هوشمند فشار میتواند علاوه بر کاهش نشت، عمر زیرساختها را افزایش و هزینههای بهرهبرداری را کاهش دهد. همچنین پژوهشهای دیگر، مانند مقاله «کنترل هدررفت آب با مدیریت هوشمند فشار در شبکه توزیع آب شهری»، نشان دادهاند که با استفاده از کنترلکنندههای چندنقطهای فشار، امکان کاهش محسوس حوادث شکست لوله و انشعابات وجود دارد.
در شبکههای فرسودهای مانند تهران، تغییرات ناگهانی فشار میتواند پدیده ضربه قوچ را تشدید کند؛ موجهای فشاری که در اثر بسته یا باز شدن ناگهانی شیرها و پمپها شکل میگیرد و به ترکیدگی لولهها و خسارتهای سنگین میانجامد. به همین دلیل، استفاده از شیرهای کنترل فشار خودکار و هوشمند، نرمافزارهای شبیهسازی هیدرولیکی، و سیستمهای حفاظت در برابر کارکرد خشک پمپها، برای ایمنسازی سیاست کاهش فشار آب ضروری است. سیستمهای حفاظت در برابر کارکرد خشک، از کار کردن پمپها بدون آب (یا با دبی بسیار پایین) جلوگیری میکنند؛ وضعیتی که در دورههای افت فشار شدید محتمل است و میتواند منجر به سوختن پمپهای خانگی و ایستگاههای تقویت فشار شود.
بنابراین، کاهش فشار آب اگر با فناوری مناسب همراه شود، میتواند به کاهش نشت، کاهش حوادث شبکه و پایداری بیشتر سیستم کمک کند. اما اگر صرفاً بهصورت «خام» و بدون کنترل هوشمند اجرا شود، ممکن است حوادث شبکه را افزایش دهد، پمپها را در معرض کارکرد خشک قرار دهد، و از منظر حکمرانی آب به کاهش اعتماد شهروندان منجر شود.
۵. تجربه تهران در گفتوگو با رسانهها: از باشگاه خبرنگاران تا عصرایران
گزارش باشگاه خبرنگاران جوان با تیتر «برنامهای برای جیرهبندی نداریم ولی ناگزیر هستیم فشار آب را کم کنیم» تصویری از این رویکرد ارائه میدهد که در آن مدیرعامل آبفای تهران، در عین نفی برنامه جیرهبندی، کاهش فشار را «ناگزیر» برای مدیریت مصرف معرفی میکند. این پیام، وقتی کنار هشدارهای تکراری درباره وضعیت قرمز سدها و کاهش شدید ذخایر (مانند کاهش شدید ذخیره سد لتیان در گزارشهای دیگر مهر – کد خبر 6656791) قرار میگیرد، نشان میدهد که مدیریت فشار در واقع نوعی «جیرهبندی نرم» است؛ جیرهبندیای که بهجای قطع آب در ساعات مشخص، از طریق افت فشار و کاهش قابلیت استفاده، مصرف را محدود میکند.
در سطح استان نیز، سخنگوی استانداری تهران در گفتوگو با ایلنا که در عصرایران بازنشر شده است، تأکید میکند که «آنچه در حال وقوع است، قطع کامل آب نیست، بلکه نوعی مدیریت برای حفظ ذخایر است» و اصطلاح تعدیل فشار آب را بهعنوان جایگزین قطع کامل مطرح میکند. او همزمان از قطع آب استخرهای خانگی و خانهباغهای بلااستفاده بهعنوان مصداق برخورد با مشترکان پرمصرف نام میبرد.
این مجموعه گزارشها در اخبار حوزه آب ایران نشان میدهد که در عمل، سیاستگذاران در حال حرکت به سمت یک بسته ترکیبی هستند:
- کاهش فشار آب در سطح عمومی بهعنوان ابزار مدیریت شبکه و کشدادن زمان تا بارشها؛
- قطع هدفمند آب مشترکان پرمصرف برای ارسال سیگنال بازدارنده؛
- و خواهش برای کاهش داوطلبانه مصرف از سوی خانوارها، بهعنوان بخشی از مسئولیت جمعی در مواجهه با بحران آب.
تحلیل اختصاصی تیم Water Insight Hub – مرکز بینش آب ایران
در چارچوب مأموریت مرکز بینش آب ایران و با نگاه تلفیقی به مدیریت منابع آب، امنیت آبی و حکمرانی آب، میتوان سیاست «کاهش فشار آب به جای قطع آب» را در سه سطح ارزیابی کرد: فنی، اجتماعی و حکمرانی.
از منظر فنی، همانطور که پژوهشهای تخصصی در حوزه فناوری آب نشان دادهاند، مدیریت فشار یکی از مؤثرترین ابزارها برای کاهش نشت، کاهش حوادث و افزایش عمر شبکه است. در شبکههای بزرگ شهری، بخشی از بحران آب عملاً ناشی از آب «بیحساب» (هدررفت فیزیکی و تجاری) است. کاهش فشار در ساعات کممصرف، اگر با ابزارهای فناوری هوشمند، شیرهای کنترل فشار و سامانههای پایش فشار گره بخورد، میتواند ابزار لازم و حتی ضروری در جعبهابزار مدیریت باشد. در این سطح، بهشرط استفاده از فناوریهایی مانند حسگرهای فشار، شیرهای کنترلی خودتنظیم، حفاظت در برابر کارکرد خشک پمپها و نرمافزارهای شبیهسازی هیدرولیکی، نمیتوان کاهش فشار را «راهکار بد» دانست؛ بلکه باید آن را جزء لاینفک نوآوری در مدیریت شبکههای آب شهری در اقلیمهای خشک دانست.
در سطح اجتماعی، مسئله پیچیدهتر است. کاهش فشار آب، برخلاف قطع کامل، غیرشفافتر احساس میشود: برخی خانوارها فقط «ضعیف شدن دوش» را تجربه میکنند، اما برای برخی دیگر، بهخصوص در طبقات بالا یا مناطق مرتفع، این کاهش فشار عملاً به قطع آب تبدیل میشود. اگر برنامه کاهش فشار، بدون افشای نقشه مشخص، زمانبندی دقیق و معیارهای روشن برای هدفگیری مشترکان پرمصرف اجرا شود، میتواند به تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای مسئول حکمرانی آب بینجامد. در مقابل، اگر وزارت نیرو و شرکتهای آب و فاضلاب، بهطور شفاف اعلام کنند که:
- در چه بازههای زمانی کاهش فشار اعمال میشود؛
- چه مناطقی بیشتر در معرض افت فشار هستند؛
- چه معیارهایی برای شناسایی مشترکان پرمصرف در نظر گرفته شده است؛
آنگاه کاهش فشار میتواند بهعنوان یک اقدام منصفانهتر و قابلفهمتر برای جامعه پذیرفته شود. این سطح، ارتباط مستقیمی با اخبار آب و نحوه اطلاعرسانی رسانهها دارد؛ همانطور که گزارشهای مهر، ایسنا، باشگاه خبرنگاران جوان و عصرایران، بهصورت تدریجی تصویر این سیاست را برای افکار عمومی ترسیم کردهاند.
اما در سطح حکمرانی، نکته کلیدی این است که کاهش فشار آب نباید به «سیاست جایگزین» اصلاح ساختاری تبدیل شود. اگر این ابزار، تنها واکنش مکرر به هر موج خشکسالی باشد، بدون آنکه در کنار آن:
- مدیریت تقاضای بخش کشاورزی اصلاح شود؛
- الگوی کشت و بهرهوری آبی بالا رود؛
- هدررفت شبکه شهری کاهش یابد؛
- و سازوکارهای اقتصادی (تعرفهگذاری تصاعدی برای پرمصرفها) بهدرستی اعمال شود؛
آنگاه کاهش فشار، فقط بحران آب را در زمان و مکان جابهجا میکند، نه اینکه ریشه آن را درمان کند. نگاه راهبردی مرکز بینش آب ایران این است که کاهش فشار آب، در بهترین حالت، یک ابزار تاکتیکی در مدیریت شرایط اضطراری است که باید در چارچوب یک استراتژی بلندمدت امنیت آبی قرار گیرد؛ استراتژیای که شامل اصلاحات در حکمرانی آب، ارتقای فناوری آب، نوآوری در سامانههای توزیع، و مشارکت واقعی ذینفعان (از کشاورزان تا شهروندان شهری) باشد.
بنابراین، پاسخ به پرسش «کاهش فشار آب به جای قطع آب راهکار خوبی است یا خیر؟» از نگاه تحلیلی این گزارش چنین خلاصه میشود:
- بهعنوان ابزار کوتاهمدت و فناورانه برای کاهش نشت، حفظ پایداری شبکه و جلوگیری از شوک اجتماعی ناشی از قطع کامل، بله، کاهش فشار آب میتواند راهکار نسبتاً بهتر و عقلانیتر باشد.
- اما اگر این ابزار جایگزین اصلاحهای عمیق در مدیریت منابع آب، حکمرانی آب و نوآوری در بخش آب شود و بدون عدالتمحوری، شفافیت و فناوری مناسب اجرا شود، خیر؛ در آن صورت کاهش فشار آب صرفاً بحران را پنهان میکند و در لایههای آسیبپذیرتر جامعه تشدید میسازد.
سوالات متداول
۱. آیا کاهش فشار آب واقعاً میتواند بحران آب را حل کند یا فقط زمان میخرد؟
کاهش فشار آب در ذات خود راهحل ساختاری برای بحران آب نیست؛ این سیاست یک ابزار کوتاهمدت برای «کِش دادن» ذخایر موجود است. همانطور که در گزارش خبرگزاری مهر تأکید شده، هدف اصلی از کاهش فشار، افزایش بازه زمانی استفاده از ذخایر سدها و جلوگیری از رسیدن سریع شهرها به نقطه جیرهبندی کامل است. در این معنا، کاهش فشار آب، نوعی مدیریت اضطراری منابع آب است که میتواند فرصت زمانی برای تصمیمگیریهای کلانتر و آغاز بارشها فراهم کند. اما اگر در کنار این سیاست، اصلاح الگوی مصرف، کاهش هدررفت شبکه، و اصلاح مدیریت آب کشاورزی انجام نشود، کاهش فشار فقط نشانههای بحران را موقتاً کمرنگ میکند.
۲. کاهش فشار آب از نظر فنی چه مزایایی نسبت به قطع کامل آب دارد؟
از نظر فنی، در شبکههای شهری بزرگ، حفظ فشار در یک محدوده کنترلشده، به کاهش حوادثی مانند ترکیدگی لولهها، شکستن اتصالات و کاهش اثرات ضربه قوچ کمک میکند. قطع و وصل کامل آب باعث میشود شبکه در معرض تغییرات ناگهانی فشار قرار گیرد؛ موضوعی که سیدزاده در گزارش مهر به آن اشاره کرده و هشدار داده که جیرهبندی میتواند حوادث و مصرف را افزایش دهد. علاوه بر این، کاهش فشار آب میتواند نشتهای شبکه را کاهش دهد؛ چون بخش قابلتوجهی از هدررفت آب در شبکهها به فشارهای بالای غیرضروری مربوط است. بنابراین، از منظر فناوری آب و مدیریت داراییهای زیرساختی، کاهش فشار – اگر با تجهیزات مناسب همراه باشد – یک ابزار مهم برای افزایش عمر شبکه است.
۳. چه کسانی بیشترین آسیب را از کاهش فشار آب میبینند؟
تجربه تهران نشان میدهد که گروههای زیر بیش از دیگران تحت تأثیر منفی کاهش فشار قرار میگیرند:
- ساکنان طبقات بالای ساختمانها که در صورت نبود مخزن و پمپ، عملاً در ساعات کاهش فشار با قطع آب مواجه میشوند؛
- خانوارهای کمدرآمد در واحدهای فرعی یا قدیمی که دسترسی کمتری به تجهیزات ذخیرهسازی و پمپاژ دارند؛
- مناطق مرتفع و انتهایی شبکه که فشار پایه آنها حتی در شرایط عادی پایین است.
به همین دلیل، سیاست کاهش فشار آب اگر بدون برنامه جبرانی (مانند توسعه مخازن محلی، اطلاعرسانی دقیق و تسهیلات برای نصب مخزن) اجرا شود، میتواند به ناعدالتی در دسترسی به آب و تشدید نارضایتی اجتماعی منجر شود؛ موضوعی که در واکنشهای مردمی زیر گزارشهای خبری نیز قابل مشاهده است.
۴. نقش فناوری و مدیریت هوشمند در موفقیت سیاست کاهش فشار آب چیست؟
فناوری، مرز میان یک «کاهش فشار خام و پرریسک» و یک مدیریت فشار هوشمند و پایدار را تعیین میکند. استفاده از:
- شیرهای کنترل فشار قابلتنظیم؛
- حسگرهای آنلاین فشار و دبی؛
- سامانههای حفاظت در برابر کارکرد خشک برای پمپها؛
- نرمافزارهای شبیهسازی و بهینهسازی شبکه؛
به مدیران امکان میدهد که کاهش فشار را بهصورت مکانمند، زمانمند و هدفمند اجرا کنند. یافتههای پژوهشهای معرفیشده در مجله آب و فاضلاب و مقاله مدیریت هوشمند فشار در شبکههای توزیع نشان میدهد که استفاده از این فناوریها میتواند حوادث شبکه را تا دهها درصد کاهش دهد. در غیاب این فناوریها، کاهش فشار میتواند پمپها را در معرض کارکرد خشک قرار دهد، حوادث شبکه را افزایش دهد و در نهایت هزینههای اقتصادی و اجتماعی حکمرانی آب را بالا ببرد.
۵. در کنار کاهش فشار آب، چه اقداماتی برای مدیریت پایدار بحران آب ضروری است؟
تحلیل مرکز بینش آب ایران نشان میدهد که کاهش فشار آب باید بخشی از یک بسته جامع مدیریت منابع آب و امنیت آبی باشد که اجزای اصلی آن عبارت است از:
- کاهش هدررفت فیزیکی آب در شبکه شهری از طریق نوسازی لولهها و مدیریت هوشمند نشت؛
- اصلاح الگوی مصرف در بخش خانگی از طریق تعرفههای پلکانی عادلانه و برخورد شفاف با پرمصرفها (همانگونه که در گزارش عصرایران برای استخرهای خانگی و مشترکان پرمصرف اشاره شده است)؛
- بازنگری در الگوی کشت و سیاستهای آبی بخش کشاورزی، که بیش از ۸۰ درصد مصرف آب کشور را به خود اختصاص میدهد؛
- سرمایهگذاری در فناوری آب، شامل بازچرخانی، تصفیه پیشرفته و استفاده از سامانههای هوشمند در توزیع؛
- و ارتقای شفافیت و پاسخگویی در حکمرانی آب، از طریق انتشار دادههای باز، اطلاعرسانی دقیق و گفتوگوی مستمر با افکار عمومی.
بدون این اجزای مکمل، تکرار چرخه «کاهش فشار در هر موج خشکسالی» نهتنها بحران را حل نمیکند، بلکه میتواند سرمایه اجتماعی بخش آب را تضعیف کند.
علیرضا حسینی
دانشجوی مهندسی منابع آب