بارورسازی ابرها چیست و در کدام کشورها انجام شده است؟
واقعیت علمی، تجربه جهانی و پیامدها برای ایران
مقدمه
بارورسازی ابرها سالهاست بهعنوان یکی از گزینههای جذاب و پرحاشیه در کنار سایر ابزارهای مدیریت منابع آب مطرح است. همزمان با تشدید بحران آب و افزایش حساسیت افکار عمومی نسبت به امنیت آبی، پرسش اساسی این است که «بارورسازی ابرها چیست، چگونه کار میکند و در کدام کشورها واقعاً اجرا شده است؟» در ایران، همزمان با آغاز عملیات جدید در سال آبی ۱۴۰۴–۱۴۰۵، رسانهها و کارشناسان دوباره درباره اثربخشی و محدودیتهای این فناوری بحث میکنند. در سطح جهانی نیز کشورهایی مانند آمریکا، چین، استرالیا، امارات، عربستان سعودی و برخی کشورهای اروپایی، سالهاست این روش را بهصورت آزمایشی یا برنامهمند دنبال کردهاند. این گزارش تحلیلی-خبری، با اتکا به تازهترین اخبار حوزه آب طی هفت روز اخیر و مرور تجربههای بینالمللی، تلاش میکند تصویری واقعبینانه از فناوری بارورسازی ابرها، ظرفیتها، ریسکها و جایگاه آن در سبد ابزارهای حکمرانی آب (Water Governance) ارائه کند. در این میان، نقش فناوری آب، نوآوری و راهحلهای جایگزین مانند بازچرخانی فاضلاب، شیرینسازی آب دریا و کاهش هدررفت آب در شبکهها، محور تحلیل اختصاصی تیم Water Insight Hub – مرکز بینش آب ایران است.
نکات کلیدی
- بارورسازی ابرها یک فناوری مکمل در کنار سایر ابزارهای مدیریت منابع آب است و بهتنهایی نمیتواند بحران آب و خشکسالی را حل کند.
- در ایران، نخستین عملیات رسمی سال آبی ۱۴۰۴–۱۴۰۵ در ۲۴ آبان در حوضه آبریز دریاچه ارومیه انجام شده و تا نیمه اردیبهشت با هواپیما و پهپاد ادامه مییابد (بر اساس گزارش وزارت نیرو/باشگاه خبرنگاران جوان).
- در سطح جهانی، کشورهایی مانند آمریکا، چین، استرالیا، امارات و عربستان به شکل گستردهتر از این فناوری استفاده کردهاند، اما اغلب مطالعات، افزایش بارش در حد حدود ۵ تا ۱۵ درصد (و در برخی گزارشهای داخلی ۱۵ تا ۲۰ درصد) را محتمل میدانند (گزارش ایسنا).
- کارشناسان برجسته هواشناسی و منابع آب در ایران تأکید میکنند که ریشه بحران آب در کشور «روی زمین» و در الگوی مصرف، هدررفت شبکه و کشاورزی کمبازده است، نه «در آسمان» و میزان بارش (تحلیل دو گزارش خبرآنلاین و خبرآنلاین).
- در مقایسه با بارورسازی ابرها، راهحلهایی مانند بازچرخانی آب، شیرینسازی و کاهش تلفات شبکه، کارنامهای ملموستر دارند و در سیاستگذاری امنیت آبی ایران باید وزن بیشتری بگیرند (تحلیل تسنیم).
بخش اول – تعریف علمی بارورسازی ابرها و جایگاه آن در مدیریت منابع آب
بارورسازی ابرها در سادهترین تعریف، نوعی دستکاری عمدی در فرایندهای ریزفیزیکی ابر است که با تزریق مواد خاص (مانند یدور نقره یا ذرات یخ خشک) به داخل ابرهای مستعد انجام میشود تا احتمال تشکیل قطرات درشتتر و در نهایت بارش افزایش یابد. این فرآیند، نوعی مداخله در چرخه طبیعی بارش است، اما برخلاف تصور عمومی، به معنای «ساختن ابر از هیچ» یا ایجاد سامانههای بارشی از صفر نیست. به تعبیر متخصصان، شرط اول موفقیت، وجود سامانههای جوی مستعد و ابرهای با ضخامت، رطوبت و دمای مناسب است.
بر اساس گزارش تحلیلی ایرنا درباره «شرایط بارورسازی»، معیارهای مورد نیاز برای اجرای عملیات شامل دمای مناسب در لایههای مختلف، ضخامت کافی ابر، میزان محتوای آبی (liquid water content) و شرایط پویایی جو است. بدون این شروط، اضافه کردن هستههای تراکم (seeding) نهتنها کارآمد نیست، بلکه میتواند به بیاثر بودن عملیات یا حتی برهم خوردن روند طبیعی بارش منجر شود. از این منظر، بارورسازی ابرها یک فناوری فناوری آب بسیار «وابسته به شرایط» است و در چارچوب حکمرانی آب باید به عنوان ابزار مکمل دیده شود، نه راهحل قطعی.
بخش دوم – آخرین وضعیت بارورسازی ابرها در ایران (۱۴۰۴–۱۴۰۵)
طی هفته اخیر، با عبور نخستین سامانه بارشی جدی از شمالغرب ایران، خبر «آغاز رسمی عملیات بارورسازی ابرها در سال آبی جدید» در رسانهها بازتاب گستردهای یافت. طبق گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از وزارت نیرو، جوادیانزاده، سرپرست سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی، اعلام کرده است که:
«اولین عملیات پروژه بارورسازی ابرها در سال آبی ۱۴۰۴–۱۴۰۵ روز گذشته ۲۴ آبان ماه در منطقه شمال غرب کشور و حوضه آبریز دریاچه ارومیه انجام شد.»
در همین گزارش تأکید میشود که هدف، انجام عملیات بر روی «همه سامانههای مناسب» در طول فصل سرد است و عملیات تا نیمه اردیبهشت ادامه خواهد داشت. او تصریح میکند که در تهران هنوز سامانه بارشی با ویژگیهای لازم دیده نشده و استانهایی مانند چهارمحالوبختیاری (منطقه کوهرنگ) در حال بررسی هستند. این سطح از برنامهریزی نشان میدهد که مدیریت منابع آب در ایران، به بارورسازی بهعنوان یکی از ابزارهای مکمل نگاه میکند، نه تنها ابزار.
گزارش تفصیلی ایسنا با تیتر «آسمان ایران زیر آزمایش بارورسازی» نیز تصویر جزئیتری از برنامه عملیاتی ارائه میدهد. در این گزارش آمده است که ناوگان پروازی از دو به پنج فروند افزایش مییابد و ۱۲ پایگاه عملیاتی در استانهای مختلف برای هدفگذاری حوضههای مهمی مانند دریاچه ارومیه، زایندهرود، تهران و خراسان رضوی طراحی شده است. نکته مهم، تأکید بر چالشهای مالی، تأمین سوخت و هزینههای ارزی است که در نهایت، تصمیمگیران حوزه امنیت آبی را با مسئله «هزینه-فایده» این فناوری مواجه میکند.
بخش سوم – تجربه جهانی: بارورسازی ابرها در کدام کشورها انجام شده است؟
بارورسازی ابرها در جهان سابقهای چند دههای دارد و بهویژه پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا و شوروی سابق بهصورت سیستماتیکتر بررسی شد. امروز، طیف نسبتاً گستردهای از کشورها در این حوزه فعالاند:
- ایالات متحده آمریکا: برخی ایالتها (بهویژه در غرب و جنوبغرب) برای افزایش بارش برف در حوضههای کوهستانی و تقویت ذخایر سدها، برنامههای بلندمدت بارورسازی دارند؛ اما مطابق جمعبندیهای علمی، ادعاهای افزایش ۱۰–۲۰ درصدی بارش همواره با تردید همراه است.
- چین: در مقیاس وسیع، برای کنترل بارش در رویدادهای خاص (مثلاً المپیک پکن) و نیز تقویت بارندگی در مناطق خشک غربی از این فناوری استفاده کرده است.
- استرالیا: پروژههای تحقیقاتی متعددی برای افزایش بارش در حوضههای کشاورزی و سدها اجرا کرده است.
- امارات و عربستان سعودی: در سالهای اخیر، با تکیه بر فناوری جدید (از جمله یونیزاسیون جو و پهپادهای بارورسازی) سرمایهگذاری سنگینی روی این حوزه انجام دادهاند، هرچند هنوز نتایج آن در مجامع علمی محل بحث است.
- کشورهای اروپایی و برخی کشورهای آسیای میانه نیز برنامههای محدودتر یا آزمایشی داشتهاند.
گزارش تحلیلی تسنیم با مرور تجربه جهانی تأکید میکند که «فرآیند بارورسازی ابرها پیچیده و نتیجه آن مبهم است و حتی در برخی کشورها آزمایشها موفقیت چشمگیری نداشتهاند». در همین گزارش، به تجربه جنوبغرب آمریکا و تلاش امارات برای استفاده از روش یونیزاسیون اشاره میشود و نقلقول مهمی از احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، نقل میگردد که:
«بررسیهای علمی نشان میدهد تنها حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد سامانههای جوی در فصل سرد سال قابلیت بارورسازی دارند.»
این محدودیت، حتی در کشورهایی که زیرساخت فناوری آب و بودجه تحقیقاتی بسیار بالاتری نسبت به ایران دارند، باعث شده که بارورسازی در حد یک ابزار «مکمل و محدود» باقی بماند.
بخش چهارم – نقدها و تردیدهای علمی در ایران: بحران آب روی زمین است، نه در آسمان
یکی از مهمترین بحثهای چند روز اخیر در اخبار حوزه آب ایران، شکاف میان «انتظارات عمومی» از بارورسازی ابرها و «ظرفیت واقعی» آن است. در گفتوگوی تفصیلی خبرآنلاین با صادق ضیاییان، رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا، تأکید میشود که:
«در هیچ جای دنیا نتوانستهاند خشکسالی را با کمک باروری ابرها رفع کنند… حتی کشورهای حوزه خلیج فارس هم که هزینههای سرسامآوری را برای بارورسازی ابرها صرف کردهاند کماکان ۹۹ درصد آب مورد نیاز خود را از آبشیرینکنها تأمین میکنند.»
در گزارش دوم خبرآنلاین با تیتر «مشکل کم آبی را در آسمان نبینید؛ مشکل روی زمین است» نیز بر همین نکته تأکید میشود که ریشه بحران آب در ایران، بیش از هر چیز در ساختار مصرف و زیرساختهای فرسوده است، نه فقدان راهحلهای معجزهآسا در آسمان. در این تحلیل، دو محور برجسته است:
- هدررفت بالای آب در شبکههای فرسوده شهری و روستایی؛
- بهرهوری پایین آب در کشاورزی و عدم اصلاح الگوی کشت.
این دیدگاه، بهخوبی با رویکرد مبتنی بر حکمرانی آب همخوان است؛ رویکردی که میگوید برای تقویت امنیت آبی، تمرکز اصلی باید بر «اصلاحات ساختاری روی زمین» باشد و بارورسازی ابرها را تنها بهعنوان یک نوآوری مکمل و محدود در کنار سایر ابزارها بهکار گرفت.
بخش پنجم – بارورسازی ابرها و نسبت آن با امنیت آبی ایران
از منظر امنیت آبی، پرسش کلیدی برای سیاستگذاران ایرانی این نیست که «آیا بارورسازی ابرها مفید است یا نه»، بلکه این است که «وزن این ابزار نسبت به سایر گزینههای فناوری آب و مدیریت تقاضا چقدر باید باشد؟».
بر اساس گزارش تسنیم، احد وظیفه تصریح میکند که حتی اگر در شرایط مناسب، افزایش محدودی در بارش رخ دهد، این افزایش باید در کنار هزینههای مالی، نیاز به ناوگان هوایی، سوخت، مواد شیمیایی و ظرفیت علمی تحلیل شود. در عین حال، گزارش ایسنا نیز نشان میدهد که دولت برای تأمین سوخت و توسعه پایگاههای بارورسازی نیازمند تصمیمهای بودجهای مهم است.
این تصویر نشان میدهد که در معماری کلان حکمرانی آب، بارورسازی ابرها باید در کنار بستهای از راهحلها مانند:
- کاهش تلفات شبکه آب شهری و روستایی؛
- اصلاح الگوی کشت و افزایش بهرهوری آبیاری؛
- توسعه بازچرخانی فاضلاب تصفیهشده؛
- شیرینسازی هدفمند در سواحل؛
- و تقویت پایش و پیشبینی هواشناسی؛
قرار گیرد. این همان نقطهای است که تحلیل اختصاصی مرکز بینش آب ایران میتواند به بحث سیاستی کمک کند.
تحلیل اختصاصی تیم Water Insight Hub – مرکز بینش آب ایران
در این بخش، تمرکز بر پیامدهای عملی برای ایران، راهحلهای فناورانه و چالشهای مدیریتی است؛ نه دیپلماسی آب.
از منظر تحلیلی، مرکز بینش آب ایران (https://waterinsighthub.com/) بارورسازی ابرها را بهعنوان یک «ابزار مکمل» در سبد مدیریت منابع آب ارزیابی میکند که میتواند در شرایط خاص اقلیمی و با طراحی علمی دقیق، به کاهش بخشی از فشار بحران آب کمک کند؛ اما این ابزار بههیچوجه جایگزین اصلاح ساختارهای مصرف و سرمایهگذاری در فناوری آب نمیشود. برای روشن شدن موضوع، باید به چند محور کلیدی توجه کرد:
اول – وزن فناوریهای آبشیرینکن، غشا و بازچرخانی در برابر بارورسازی
در کشورهای حاشیه خلیج فارس، که گاهی در فضای عمومی ایران بهعنوان «نماد موفق بارورسازی ابرها» معرفی میشوند، واقعیت کاملاً متفاوت است. همانطور که صادق ضیاییان در گفتوگو با خبرآنلاین توضیح میدهد، حدود ۹۹ درصد آب مورد نیاز این کشورها از آبشیرینکنها تأمین میشود و بارورسازی، سهم بسیار کوچکی در سبد تأمین آب دارد. این یعنی سرمایهگذاری اصلی آنها بر فناوری غشا (نظیر اسمز معکوس)، واحدهای نمکزدایی حرارتی و سیستمهای پیشرفته انرژی و بازیافت است.
برای ایران، این تجربه دو پیام دارد:
- اگر هدف تقویت پایدار امنیت آبی است، تمرکز باید روی توسعه هوشمند پراکندگی آبشیرینکنها (بهویژه برای تأمین آب شرب شهرهای ساحلی) و ارتقای فناوری غشا و انرژی باشد.
- بارورسازی ابرها تنها در برخی حوضههای خاص، آنهم با مطالعات دقیق و پایش بلندمدت، میتواند نقش مکمل ایفا کند.
دوم – بازچرخانی آب و مدیریت تقاضا در نسبت با بحران آب
گزارش تسنیم بهدرستی این پرسش را طرح میکند که «بارورسازی ابرها یا بازچرخانی آب؛ کدام ما را نجات میدهد؟». از دید مرکز بینش آب ایران، پاسخ روشن است: در اقلیم نیمهخشک و خشک ایران، جایی که ۸۰ درصد یا بیشتر آب در بخش کشاورزی مصرف میشود، هیچ فناوری «افزایش عرضه» – از جمله بارورسازی – بهتنهایی قادر نیست شکاف میان عرضه و تقاضا را ببندد. بنابراین:
- سرمایهگذاری در بازچرخانی فاضلاب شهری و صنعتی برای مصارف کشاورزی و صنعتی؛
- اصلاح الگوی کشت و استفاده از فناوریهای آبیاری دقیق (Drip, Pivot, Smart Irrigation)؛
اولویت بسیار بالاتری نسبت به گسترش شتابزده بارورسازی دارند.
سوم – حکمرانی داده و ارزیابی علمی، شرط لازم برای هر پروژه بارورسازی
یکی از نقاط ضعف تاریخی پروژههای بارورسازی در ایران، کمبود دادههای بلندمدت، نبود طراحی آزمایش علمی و دشواری تفکیک اثر «عملیات» از «نوسان طبیعی بارش» بوده است. همانطور که در گزارش ایسنا نیز اشاره میشود، نتایج عملیات همیشه قابل پیشبینی نیست و در برخی تجربهها، حتی امکان افزایش بارش در مناطقی خارج از هدف وجود داشته است.
از دید مرکز بینش آب ایران:
- هر برنامه بارورسازی باید از ابتدا بهعنوان «پروژه تحقیقاتی-عملیاتی» طراحی شود، با شبکهای از ایستگاههای سنجش، مدلسازی آماری و شفافیت داده؛
- نتایج باید بهطور منظم در اختیار جامعه علمی قرار گیرد تا ادعاهای افزایش ۱۵ تا ۲۰ درصدی بارش، بهصورت مستقل راستیآزمایی شود؛
- و در نهایت، مکان بارورسازی، نوع ابر، زمان عملیات و شاخصهای موفقیت از ابتدا تعریف و پایش شوند.
تحلیل اختصاصی تیم مرکز بینش آب ایران – Water Insight Hub
در مرکز بینش آب ایران، ما معتقدیم که اخبار حوزه آب و مسائلی همچون بحران آب، تغییرات اقلیمی و خشکسالی تنها با تحلیلهای سطحی قابل فهم نیستند. نگاه ما، یک نگاه میانحوزهای است؛ حاصل پیوند میان علم، فناوری و سیاستگذاری. تحلیل حاضر نشان میدهد که آینده مدیریت آب در کشور بدون تکیه بر فناوری آب، نوآوری و تصمیمهای مبتنی بر داده، ممکن نیست.
همانطور که گزارش ایسنا اشاره دارد، افزایش ناوگان پروازی برای عملیات بارورسازی ابرها و توسعه ۱۲ پایگاه جدید در سراسر کشور، نشانهای از حرکت به سوی بهکارگیری فناوریهای جدید در برنامههای ملی مدیریت منابع آب است. در عین حال، تحلیلهای ایرنا نشان میدهد که این عملیات تنها در صورت وجود شرایط علمی دقیق (از جمله دمای مناسب، ضخامت ابر و میزان رطوبت) مؤثر خواهد بود.
از دیدگاه مرکز بینش آب ایران، این نتایج، یک پیام روشن دارد: کارآمدی فناوری آب وابسته به حکمرانی داده و زیرساخت علمی است. در همین زمینه، خبرآنلاین گفتوگویی با صادق ضیاییان، رئیس مرکز ملی پیشبینی هواشناسی منتشر کرده که در آن تأکید میشود «در هیچ جای دنیا نتوانستهاند خشکسالی را به کمک بارورسازی ابرها رفع کنند» و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس، علیرغم سرمایهگذاری کلان، هنوز ۹۹ درصد آب مورد نیاز خود را از آبشیرینکنها تأمین میکنند.
این واقعیت، ضرورت توجه به فناوریهای آبشیرینسازی و سامانههای غشایی (Membrane Technology) را یادآور میشود؛ فناوریهایی که علاوهبر خنثیسازی تنشهای آبی در مناطق جنوبی و شرقی کشور، میتوانند نقش مؤثری در تأمین پایدار آب شرب شهرهای ساحلی ایفا کنند. در منطقه، کشورهایی مانند عربستان و امارات با تکیه بر فناوریهای غشایی و سیستمهای تقطیر چندمرحلهای (MSF) عملاً بخش بزرگی از نیاز آبی خود را از طریق فناوری تأمین کردهاند.
از سوی دیگر، خبرگزاری تسنیم در تحلیلی جامع با عنوان «بارورسازی ابرها یا بازچرخانی آب؛ کدام ما را نجات میدهد؟» به نقل از احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی میگوید که تنها «۳۰ تا ۳۵ درصد سامانههای جوی در فصل سرد سال» قابل بارورسازیاند. این یعنی در شرایط فعلی، ظرفیت این فناوری بهصورت طبیعی محدود است و باید بر راهکارهای مؤثرتر چون بازچرخانی، شیرینسازی آب دریا و کاهش هدررفت در شبکهها تکیه شود.
از نگاه تحلیلی مرکز بینش آب ایران، راهبرد مؤثر برای عبور از بحران آب در ایران، تمرکز بر سه محور است: توسعه فناوریهای نمکزدایی با رویکرد انرژی پایین، بازچرخانی فاضلاب شهری و صنعتی با فناوریهای تصفیه پیشرفته نظیر RO و UF، و هوشمندسازی سامانههای توزیع با اینترنت اشیا (IoT). هر سه محور، ستونهای اصلی حکمرانی آب نوین هستند که سیاستگذاری ملی باید بر مبنای آنها بازتعریف شود.
در واقع، اگرچه بارورسازی ابرها میتواند در کوتاهمدت یک ابزار کمکی در مدیریت منابع آب باشد، اما سرمایهگذاری راهبردی باید بر روی فناوریهای پایدارتر و مبتنی بر بازده اقتصادی متمرکز شود. همانطور که تحلیل خبرآنلاین یادآور میشود، «مشکل کمآبی ایران در آسمان نیست، بلکه روی زمین و در شبکههای فرسوده و مدیریت ناکارآمد مصرف است».
در چنین چارچوبی، مرکز بینش آب ایران تأکید دارد که آینده امنیت آبی کشور نه در بارورسازی ابرها، بلکه در بازتعریف یک نظام فناوری آب و سرمایهگذاری نوآورانه در تصفیه، بهرهوری و دادههای هوشمند نهفته است. بدون چنین تحولی، نمیتوان به حکمرانی پایدار آب دست یافت و مسیر کشور در مدیریت بحرانهای آبی به نقطه تعادل نخواهد رسید.
سوالات متداول
سوال ۱ – بارورسازی ابرها دقیقاً چیست و چه تفاوتی با ساختن «ابر مصنوعی» دارد؟
بارورسازی ابرها فرآیندی است که در آن با استفاده از هواپیما, پهپاد یا گاهی پرتابگرهای زمینی, ذرات خاصی (مثل یدور نقره یا یخ خشک) به داخل ابرهای موجود تزریق میشود تا روند طبیعی تشکیل قطرات باران یا کریستالهای برف تسریع شود. در این روش، ابر از ابتدا وجود دارد و تنها «ریزمقیاس فیزیکی» آن دستکاری میشود. بنابراین، برخلاف برخی تصورها، این فناوری به معنای «ساختن ابر از هیچ» یا ایجاد سامانه بارشی جدید از صفر نیست.
گزارشهای علمی و رسانهای, از جمله تحلیل ایرنا و ایسنا، تأکید میکنند که بدون وجود سامانههای جوی مناسب – یعنی دما، ضخامت و محتوای آبی کافی – بارورسازی عملاً کارایی ندارد. به همین دلیل، در ادبیات حرفهای فناوری آب، بارورسازی بهعنوان «تقویتکننده محدود» روند طبیعی بارش شناخته میشود.
سوال ۲ – بارورسازی ابرها در کدام کشورها به صورت رسمی انجام شده است؟
مطالعات بینالمللی و گزارشهای خبری نشان میدهند که طیف زیادی از کشورها با این فناوری کار کردهاند. آمریکا در ایالتهایی مانند کلرادو، وایومینگ و آریزونا، چین در پروژههای کنترل بارش و تقویت بارندگی، استرالیا در برخی حوضههای کشاورزی، و کشورهای خلیج فارس (امارات و عربستان) برای جبران بخشی از کمبود بارش از برنامههای بارورسازی استفاده کردهاند. در آسیای میانه، روسیه و برخی کشورهای اروپایی نیز پروژههای محدود یا آزمایشی گزارش شده است.
با این حال، جمعبندی پژوهشها این است که افزایش بارش معمولاً در محدودهای بین ۵ تا ۱۵ درصد (و در برخی مطالعات داخلی ۱۵ تا ۲۰ درصد) برآورد میشود و نتایج بهشدت وابسته به نوع ابر، اقلیم، طراحی آزمایش و نحوه ارزیابی است (ایسنا، تسنیم). بنابراین، حتی کشورهای ثروتمند نیز این فناوری را فقط بهعنوان یک گزینه محدود در کنار سایر روشهای مدیریت منابع آب بهکار گرفتهاند.
سوال ۳ – آیا بارورسازی ابرها میتواند بحران آب و خشکسالی ایران را حل کند؟
بر اساس اجماع کارشناسان، پاسخ منفی است. بارورسازی ابرها میتواند در بهترین حالت، در برخی حوضهها و تحت شرایط خاص، افزایش محدودی در بارش ایجاد کند؛ اما ساختار بحران آب در ایران، ریشهایتر از آن است که با چنین افزایش محدودی حل شود.
در گفتوگوی خبرآنلاین با صادق ضیاییان، به صراحت گفته میشود که «در هیچ جای دنیا نتوانستهاند خشکسالی را با کمک باروری ابرها رفع کنند» و حتی کشورهای خلیج فارس با وجود هزینههای کلان بارورسازی، همچنان ۹۹ درصد آب خود را از آبشیرینکنها تأمین میکنند. در گزارش دوم همین رسانه نیز تأکید میشود که بخش مهم بحران آب ایران از هدررفت شبکه، کشاورزی کمبازده و مدیریت نامناسب مصرف ناشی میشود، نه صرفاً کمبود بارش (https://www.khabaronline.ir/news/2143178). از دید مرکز بینش آب ایران، در معماری امنیت آبی کشور، بارورسازی صرفاً «یک ابزار مکمل» است و نه راهحل اصلی.
سوال ۴ – پیامدها و چالشهای اصلی بارورسازی ابرها برای ایران چیست؟
از منظر اجرایی، بارورسازی ابرها نیازمند ناوگان هوایی، تجهیزات تزریق، مواد شیمیایی، سامانههای پایش هواشناسی، شبکههای داده و بودجه پایدار است. گزارش ایسنا نشان میدهد که توسعه ناوگان از دو به پنج هواپیما و ایجاد ۱۲ پایگاه تخصصی، بهطور مستقیم به تخصیص بودجه و تأمین سوخت وابسته است. این یعنی هر تصمیم برای گسترش این فناوری، باید در چارچوب محدودیتهای مالی و اولویتبندی ملی تحلیل شود.
از نظر علمی، چالش اصلی «اندازهگیری اثر واقعی» است؛ یعنی چگونه میتوان سهم عملیات را از نوسان طبیعی بارش تفکیک کرد. همانطور که در گزارش تسنیم با استناد به احد وظیفه آمده است، تنها ۳۰ تا ۳۵ درصد سامانههای جوی در فصل سرد واقعاً قابلیت بارورسازی دارند و عملیات باید دقیقاً در «زمان و مکان مناسب» انجام شود. عدم رعایت این الزامات، میتواند منجر به هزینههای بالا با دستاورد محدود شود.
در سطح اجتماعی نیز، بزرگنمایی رسانهای بارورسازی میتواند توقعات غیرواقعی در جامعه ایجاد کند و توجه را از اصلاحات اساسیتر در بخش کشاورزی، صنعت و شهرها منحرف سازد. این همان دغدغهای است که در تحلیلهای انتقادی خبرآنلاین نیز دیده میشود.
سوال ۵ – اولویتهای واقعی امنیت آبی ایران نسبت به بارورسازی ابرها کداماند؟
بر اساس ترکیب شواهد خبری و تحلیلی، و نیز چارچوب تحلیلی مرکز بینش آب ایران، اولویتهای اصلی برای تقویت امنیت آبی کشور عبارتاند از:
- کاهش هدررفت آب در شبکههای فرسوده شهری و روستایی؛
- اصلاح الگوی کشت و افزایش بهرهوری آب در کشاورزی؛
- توسعه بازچرخانی فاضلاب تصفیهشده برای تأمین بخشی از نیاز کشاورزی و صنعت؛
- سرمایهگذاری هدفمند در فناوری آب، بهویژه آبشیرینکنها و فناوریهای غشایی با مصرف انرژی بهینه؛
- و ارتقای حکمرانی داده، شفافیت و مشارکت ذینفعان در تصمیمگیری.
در کنار اینها، بارورسازی ابرها میتواند بهعنوان ابزار مکمل در حوضههای خاص و تحت نظارت دقیق علمی ادامه یابد، بهشرط آنکه:
- بهصورت برنامه تحقیقاتی-عملیاتی با طراحی آزمایشی شفاف اجرا شود؛
- دادههای آن برای جامعه علمی قابل دسترس باشد؛
- و در ارزیابی هزینه-فایده، با گزینههایی مانند بازچرخانی، شیرینسازی و کاهش تلفات شبکه مقایسه شود.
نقش مرکز بینش آب ایران در این میان، تولید و انتشار تحلیلهای مبتنی بر شواهد، و پیوند دادن اخبار حوزه آب با تصمیمسازی در سطح ملی است تا حکمرانی آب کشور به سمت مدلهای دادهمحور، شفاف و پایدار حرکت کند.
هانیه اللهوردی
دانشجوی کارشناسی محیطزیست
[…] اسناد موفقیت جهانی: واکاوی پرونده بارورسازی ابرها در جهان؛ از آمریکا و چین تا خلیج فارس نشان میدهد که حتی با صرف بودجههای کلان، شواهد متقنی […]