حکمرانی آب: ستون بنیادین مدیریت پایدار منابع
حکمرانی آب (Water Governance) یکی از حیاتیترین ارکان مدیریت منابع آب در جهان امروز است. این حوزه به مجموعهای از نهادها، قوانین، سیاستها و سازوکارها اشاره دارد که نحوه تصمیمگیری، تخصیص، استفاده و حفاظت از منابع آبی را تعیین میکنند. در شرایط کنونی ایران که با چالشهایی چون کمآبی، ناپایداری اقلیم و افزایش تقاضا روبهروست، تقویت حکمرانی آب نهتنها ضرورتی مدیریتی بلکه الزام راهبردی برای بقاء زیستمحیطی و توسعه پایدار است. کیفیت حکمرانی آب نقش تعیینکنندهای در کارایی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ اکوسیستمها دارد.
در مرکز بینش آب ایران، بخش حکمرانی به بررسی، تحلیل و ارائه راهحلهای کاربردی برای بهبود سازوکارهای تصمیمگیری و سیاستگذاری در حوزه آب اختصاص دارد. موضوعاتی چون مشارکت ذینفعان، شفافیت اطلاعات، یکپارچگی نهادی، سازوکارهای نهادی در ارتقا بهرهوری و عدالت در تخصیص منابع از محورهای کلیدی این بخش هستند. هدف آن است که با تکیه بر پژوهش، داده و بینش مدیریتی، مسیر گذار از مدیریت بخشی و مقطعی به حکمرانی هوشمند، مشارکتی و پایدار در نظام آب کشور ترسیم شود.

تحلیل جامع بحران آب سد زایندهرود در شرایط کاهش ذخیره آن به ۱۱٪
سد زایندهرود در مرز ۱۱ درصد: زنگ خطر برای امنیت آبی و کشاورزی اصفهان مقدمه شاهرگ حیاتی فلات…
ادامه مطلب
الگوی جهانی حذف تلفات آب با مشارکت فناوری و صنایع بزرگ
مشارکت عمومی–خصوصی برای حذف تلفات آب در شبکههای انتقال مقدمه از منظر میزان جریان از دست رفته یا اثر…
ادامه مطلب
PFAS: تهدید خاموش در مدیریت منابع آب و راهکارهای فناورانه
در عصری که مدیریت منابع آب به دلیل تنش آبی فزاینده به یک اولویت جهانی تبدیل شده، ظهور آلایندههای نوظهور…
ادامه مطلب
بازار آب از نگاه حقوقی در کلرادو
بازار راهبردی حقوق آب برای تخصیص مجدد رودخانه کلرادو و ارتقای مدیریت منابع آب مقدمه رودخانه کلرادو، یکی از مهمترین…
ادامه مطلبپارادایم نوین حکمرانی آب: نقشه راه جامع مرکز بینش آب ایران برای عبور از بحران و دستیابی به امنیت آبی پایدار
ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود در حوزه مدیریت منابع آب قرار گرفته است. آنچه امروز با آن روبرو هستیم، دیگر یک چالش دورهای خشکسالی نیست، بلکه یک واقعیت ساختاری و مزمن به نام بحران آب است؛ بحرانی که ریشههای آن عمیقتر از کمبود بارش و در همتنیدگی پیچیدهای از حکمرانی ناکارآمد، سیاستگذاریهای بخشینگر، و غفلت از ظرفیتهای تحولآفرین فناوری آب (Water-Tech) نهفته است. در این بزنگاه تاریخی، مرکز بینش آب ایران (Water Insight Hub) معتقد است که راه حل، نه در تکرار رویکردهای شکستخورده گذشته، بلکه در یک تحول بنیادین در پارادایم مدیریتی کشور نهفته است: گذار از مدیریت صرفاً فنی و سازهای به سمت حکمرانی هوشمند و یکپارچه آب. این مقاله جامع، که ماحصل ماهها پژوهش و تحلیل است، چشمانداز، چارچوب نظری و نقشه راه عملی ما را برای تحقق این گذار حیاتی تشریح میکند و نشان میدهد چگونه میتوان با تکیه بر داده، مشارکت و فناوری، آیندهای امن و پایدار برای آب ایران رقم زد.
برای مطالعه ادامه مطلب (تحلیل جامع ۸۰۰۰ کلمهای) اینجا کلیک کنیدفصل اول: کالبدشکافی مفهوم حکمرانی آب؛ فراتر از مدیریت فنی
برای دههها، گفتمان آب در ایران تحت سیطره نگاه مهندسی و سازهای قرار داشت. موفقیت در مدیریت منابع آب با تعداد سدهای ساختهشده، طول کانالهای انتقال و حجم آب تخصیصیافته به بخشهای مصرف سنجیده میشد. این رویکرد که به «مدیریت سمت عرضه» (Supply-Side Management) شهرت دارد، در دورهای که منابع آبی کشور فراوان به نظر میرسید، شاید توجیهپذیر بود. اما امروز، با عبور از مرزهای پایداری و برداشت بیرویه از آبخوانها، مشخص شده است که مشکل اصلی، کمبود سازه نیست، بلکه کمبود «ساختار تصمیمگیری» صحیح است. اینجاست که مفهوم حکمرانی آب به عنوان پارادایم جایگزین، اهمیت مییابد. حکمرانی آب، برخلاف مدیریت فنی که بر جنبههای فیزیکی آب تمرکز دارد، به «قواعد بازی» میپردازد. این مفهوم شامل مجموعهای از سیستمهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اداری است که برای توسعه و مدیریت منابع آب و ارائه خدمات آبی در سطوح مختلف جامعه به کار گرفته میشوند. به عبارت سادهتر، حکمرانی آب به این پرسشها پاسخ میدهد: چه کسی تصمیم میگیرد؟ چگونه تصمیم گرفته میشود؟ چه کسی از تصمیمات سود میبرد و چه کسی هزینه آن را میپردازد؟ و چگونه میتوان شفافیت و پاسخگویی را در این فرآیند تضمین کرد؟۱.۱. ارکان سهگانه حکمرانی آب بر اساس چارچوب OECD
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) چارچوب جامعی برای ارزیابی کیفیت حکمرانی آب ارائه داده است که بر سه رکن اصلی استوار است. مرکز بینش آب ایران این چارچوب را به عنوان مبنایی برای تحلیل و ارائه راهکارهای خود پذیرفته است:- اثربخشی (Effectiveness): این بعد به میزان دستیابی به اهداف مشخص و تعریفشده در سیاستهای آبی میپردازد. آیا سیاستها منجر به بهبود کیفیت آب، پایداری آبخوانها و تأمین آب شرب سالم شدهاند؟ یک سیستم حکمرانی اثربخش، اهداف روشنی تعیین میکند، نقشها و مسئولیتها را به وضوح تعریف میکند و اطمینان حاصل میکند که سیاستها در عمل به نتایج مطلوب منجر میشوند.
- کارایی (Efficiency): این بعد به حداکثر رساندن منافع اجتماعی و اقتصادی حاصل از استفاده از منابع آب، با در نظر گرفتن هزینههای کامل مالی و زیستمحیطی آن، اشاره دارد. حکمرانی کارآمد به دنبال آن است که آب به مصارفی با بیشترین ارزش افزوده تخصیص یابد، از هدررفت منابع جلوگیری شود و سرمایهگذاریها در بخش آب، بازدهی بهینه داشته باشند. مفاهیمی چون قیمتگذاری آب و بهرهوری آب در این بعد معنا مییابند.
- اعتماد و مشارکت (Trust and Engagement): این بعد بر اهمیت شفافیت، پاسخگویی و مشارکت فعال همه ذینفعان در فرآیند تصمیمگیری تأکید دارد. یک نظام حکمرانی مبتنی بر اعتماد، اطلاعات را به صورت آزاد در اختیار عموم قرار میدهد، فضایی برای گفتگوی سازنده بین دولت، بخش خصوصی، کشاورزان و جامعه مدنی فراهم میکند و تضمین میکند که تصمیمات، منعکسکننده منافع کل جامعه باشند، نه فقط یک گروه خاص.
فصل دوم: آسیبشناسی نظام حکمرانی آب در ایران؛ ریشههای بحران
بحران آب ایران، بیش از آنکه بحرانی طبیعی باشد، یک بحران مدیریتی و حکمرانی است. چالشهای کنونی، نتیجه انباشت دهها سال سیاستگذاریهای نادرست، ساختارهای ناکارآمد و غفلت از اصول توسعه پایدار است. درک این ریشهها برای تدوین هرگونه راه حل پایدار ضروری است.۲.۱. ساختار متمرکز و مدیریت بخشینگر
یکی از اصلیترین موانع بر سر راه مدیریت یکپارچه منابع آب (IWRM) در ایران، ساختار مدیریتی به شدت متمرکز و بخشی است. وزارت نیرو مسئول تأمین و توزیع آب، وزارت جهاد کشاورزی بزرگترین مصرفکننده و سیاستگذار در بخش کشاورزی، و سازمان حفاظت محیط زیست مسئول حفاظت از اکوسیستمهای آبی هستند. این نهادها اغلب به صورت جزیرهای و با اهداف متعارض عمل میکنند. به عنوان مثال، سیاستهای وزارت جهاد کشاورزی برای دستیابی به خودکفایی در محصولات استراتژیک، منجر به فشار بیش از حد بر منابع آبی میشود که وزارت نیرو مسئول حفظ پایداری آن است و سازمان محیط زیست باید پیامدهای زیستمحیطی آن مانند خشک شدن تالابها را مدیریت کند. این تضاد منافع نهادی، مانع از شکلگیری یک نگاه جامع و ملی به مسئله آب میشود.۲.۲. اقتصاد سیاسی آب: یارانههای پنهان و قیمتگذاری ناکارآمد
اقتصاد آب در ایران به شدت تحت تأثیر یارانههای گسترده و پنهان قرار دارد. قیمت بسیار پایین آب برای بخش کشاورزی و همچنین هزینه ناچیز برق برای پمپاژ آب از چاههای عمیق، هیچ انگیزه اقتصادی برای صرفهجویی و افزایش بهرهوری آب ایجاد نمیکند. این سیاستها، که اغلب با اهداف کوتاهمدت سیاسی و اجتماعی توجیه میشوند، در بلندمدت منجر به تخریب سرمایههای طبیعی و ناپایداری اقتصادی شدهاند. در غیاب یک نظام قیمتگذاری واقعی که ارزش اقتصادی و زیستمحیطی آب را منعکس کند، تخصیص بهینه منابع غیرممکن است. این موضوع یکی از پیچیدهترین گرههای حکمرانی آب در کشور است.۲.۳. بحران داده و فقدان شفافیت: مدیریت در تاریکی
تصمیمگیری مؤثر نیازمند دادههای دقیق، بهروز و قابل اعتماد است. متأسفانه، نظام مدیریت منابع آب ایران با یک «بحران داده» جدی روبروست. آمار دقیقی از میزان برداشت واقعی از آبهای زیرزمینی (به دلیل وجود میلیونها چاه غیرمجاز) در دست نیست. اطلاعات مربوط به کیفیت آب در بسیاری از حوضهها به صورت عمومی منتشر نمیشود و مدلهای پیشبینی و سناریوسازی بر اساس دادههای ناقص استوار هستند. این فقدان شفافیت، نه تنها مانع از سیاستگذاری مبتنی بر شواهد میشود، بلکه امکان نظارت عمومی و پاسخگو کردن مسئولان را نیز از بین میبرد. هرگونه تلاشی برای انتشار اخبار حوزه آب به صورت تحلیلی و دقیق، با این سد بزرگ مواجه است.۲.۴. ضعف مشارکت عمومی و نادیده گرفتن دانش بومی
فرآیندهای تصمیمگیری در بخش آب ایران عمدتاً به صورت بالا به پایین (Top-down) و متمرکز در پایتخت انجام میشود. جوامع محلی، کشاورزان، تشکلهای آببران و سازمانهای مردمنهاد، که بیشترین تأثیر را از تصمیمات میپذیرند، کمترین نقش را در فرآیند اتخاذ آنها دارند. این رویکرد نه تنها به بیاعتمادی و مقاومت در برابر اجرای سیاستها دامن میزند، بلکه دانش بومی و تجربیات ارزشمندی را که طی قرنها در زمینه سازگاری با اقلیم خشک ایران شکل گرفته است، نادیده میگیرد. احیای نظامهای سنتی مدیریت آب مانند قناتها و ترویج تشکلهای محلی، از ارکان فراموششده در حکمرانی آب ایران است.فصل سوم: انقلاب فناوری آب (Water-Tech)؛ توانمندساز حکمرانی هوشمند
در حالی که چالشهای حکمرانی آب در ایران عمیق و پیچیده هستند، ظهور فناوریهای نوین دیجیتال، فرصتهای بیسابقهای را برای غلبه بر این چالشها فراهم کرده است. فناوری آب یا Water-Tech، به مجموعهای از نوآوریها اطلاق میشود که از قدرت داده، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا برای بهینهسازی مدیریت منابع آب استفاده میکنند. مرکز بینش آب ایران، فناوری را نه به عنوان هدف، بلکه به عنوان یک «اهرم توانمندساز» برای تحقق حکمرانی هوشمند آب میداند.۳.۱. پایش و اندازهگیری هوشمند: از سنجش از دور تا اینترنت اشیا (IoT)
اولین قدم برای مدیریت هر منبعی، اندازهگیری دقیق آن است. فناوریهای مدرن این امکان را فراهم کردهاند که از وضعیت منابع آب کشور، تصویری جامع و لحظهای داشته باشیم:- سنجش از دور ماهوارهای (Remote Sensing): ماهوارههایی مانند GRACE و Sentinel میتوانند تغییرات سطح آبهای زیرزمینی، میزان تبخیر و تعرق گیاهان، و سطح رطوبت خاک را با دقت بالا اندازهگیری کنند. این دادهها به ما امکان میدهند تا بیلان آبخوانها را در مقیاس حوضه آبریز و با دقت زمانی بالا محاسبه کنیم و تأثیرات کشاورزی را بر منابع آب زیرزمینی به صورت عینی مشاهده نماییم.
- اینترنت اشیا (IoT) و کنتورهای هوشمند: نصب سنسورهای هوشمند بر روی چاههای کشاورزی، خطوط انتقال و شبکههای توزیع شهری میتواند دادههای لحظهای در مورد میزان برداشت، فشار شبکه و نشت آب را به یک مرکز کنترل ارسال کند. این فناوری، که به آن زیرساخت اندازهگیری پیشرفته (AMI) نیز گفته میشود، کلید مقابله با برداشتهای غیرمجاز و کاهش آب بدون درآمد در شبکههای شهری است.
- پهپادها (Drones): استفاده از پهپادهای مجهز به دوربینهای حرارتی و چندطیفی میتواند به بازرسی سریع خطوط لوله، شناسایی کشتهای پرآببر و نظارت بر سلامت اکوسیستمهای آبی کمک کند.
۳.۲. تحلیل و پیشبینی: قدرت هوش مصنوعی و کلانداده (Big Data)
جمعآوری داده به تنهایی کافی نیست؛ ارزش واقعی فناوری در توانایی تحلیل این دادهها و تبدیل آنها به «بینش» قابل اقدام نهفته است.- مدلسازی پیشبینیکننده (Predictive Analytics): الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند با تحلیل دادههای تاریخی هواشناسی، هیدرولوژی و الگوهای مصرف، میزان رواناب، تقاضای آب در بخشهای مختلف و احتمال وقوع سیل یا خشکسالی را با دقت بالایی پیشبینی کنند. این پیشبینیها به مدیران امکان میدهد تا به جای واکنش به بحران، به صورت پیشگیرانه عمل کنند.
- همزاد دیجیتال (Digital Twin): این فناوری به معنای ایجاد یک مدل مجازی و کاملاً مشابه از یک سیستم فیزیکی (مانند یک شبکه توزیع آب شهری یا یک حوضه آبریز) است. مدیران میتوانند سناریوهای مختلف (مانند اعمال تعرفههای جدید یا بستن یک چاه) را بر روی همزاد دیجیتال شبیهسازی کرده و نتایج آن را قبل از اجرای واقعی مشاهده کنند.
- کشاورزی دقیق (Precision Agriculture): با ترکیب دادههای ماهوارهای، سنسورهای رطوبت خاک و هوش مصنوعی، میتوان برای هر قطعه از مزرعه، نسخه آبیاری و کوددهی دقیقی صادر کرد. این رویکرد میتواند بهرهوری آب در بخش کشاورزی را به طور چشمگیری افزایش دهد.
۳.۳. شفافیت و مشارکت: از پلتفرمهای داده باز تا بلاکچین
فناوری میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای افزایش شفافیت و تقویت مشارکت ذینفعان عمل کند و مستقیماً به رکن «اعتماد و مشارکت» در حکمرانی کمک کند.- پلتفرمهای داده باز (Open Data Platforms): ایجاد یک پلتفرم ملی که دادههای کلیدی بخش آب (مانند سطح آب زیرزمینی، کیفیت رودخانهها، میزان تخصیصها) را به صورت عمومی و قابل فهم در قالب داشبوردهای تعاملی منتشر کند، میتواند گامی انقلابی در جهت شفافسازی و پاسخگو کردن نهادها باشد. این امر همچنین به پژوهشگران و شرکتهای نوپا امکان میدهد تا بر پایه این دادهها، خدمات و راهکارهای جدیدی ارائه دهند.
- بلاکچین برای مدیریت حقابهها (Blockchain for Water Rights): فناوری بلاکچین میتواند برای ایجاد یک دفتر کل توزیعشده و غیرقابل دستکاری برای ثبت حقابهها و معاملات آب استفاده شود. این سیستم میتواند شفافیت را در بازار آب افزایش دهد و از بروز اختلافات جلوگیری کند.
فصل چهارم: درسهایی از جهان؛ مطالعه تطبیقی مدلهای موفق حکمرانی آب
ایران در مسیر پرچالش اصلاح حکمرانی آب تنها نیست. بسیاری از کشورها در مناطق خشک و نیمهخشک جهان با چالشهای مشابهی روبرو بوده و توانستهاند با اتخاذ رویکردهای نوآورانه، به موفقیتهای چشمگیری دست یابند. تحلیل این تجربیات میتواند درسهای ارزشمندی برای ایران به همراه داشته باشد.۴.۱. استرالیا: بازار آب و مدیریت مشارکتی در حوضه ماری-دارلینگ
حوضه آبریز ماری-دارلینگ، قلب کشاورزی استرالیا، در اواخر قرن بیستم با بحران شدید ناشی از برداشت بیرویه مواجه شد. پاسخ استرالیا، یکی از جاهطلبانهترین برنامههای اصلاحی حکمرانی آب در جهان بود. محور این برنامه، ایجاد یک «بازار آب» (Water Market) بود. در این سیستم، حقابهها از زمین جدا شده و به صورت یک دارایی قابل معامله درآمدند. دولت با تعیین یک سقف کلی برای برداشت پایدار (Cap)، به آببران اجازه داد تا حقابههای خود را به صورت موقت یا دائم به یکدیگر بفروشند. این مکانیزم باعث شد آب به سمت مصارفی با بیشترین ارزش اقتصادی جریان یابد و کشاورزان انگیزه قوی برای سرمایهگذاری در فناوریهای افزایش بهرهوری آب پیدا کنند. علاوه بر این، یک نهاد مستقل (MDBA) برای مدیریت کل حوضه به صورت یکپارچه و با مشارکت گسترده ایالتها و ذینفعان محلی تأسیس شد. درس برای ایران: امکانسنجی ایجاد بازارهای محلی آب در حوضههای با تنش بالا، و تأسیس ساختارهای مدیریتی یکپارچه برای حوضههای آبریز مشترک بین چند استان.۴.۲. اسپانیا: کنفدراسیونهای هیدروگرافیک و مشارکت کاربران
اسپانیا دارای سابقهای طولانی در مدیریت مشارکتی آب است. نهادهایی به نام «کنفدراسیونهای هیدروگرافیک» (Hydrographic Confederations) از دهه ۱۹۲۰ مسئولیت مدیریت یکپارچه حوضههای آبریز اصلی این کشور را بر عهده دارند. نکته کلیدی در مورد این نهادها، ساختار مدیریتی آنهاست که مشارکت تمام ذینفعان (دولت مرکزی، دولتهای محلی، کشاورزان، صنایع و گروههای زیستمحیطی) را در هیئت مدیره خود تضمین میکند. این ساختار باعث میشود که تصمیمات با مشروعیت و پذیرش اجتماعی بالاتری اتخاذ شوند. برنامههای مدیریت حوضه آبریز (River Basin Management Plans) هر شش سال یکبار با مشارکت فعال عمومی تدوین و بازنگری میشوند. درس برای ایران: ضرورت اصلاح ساختار شرکتهای آب منطقهای و حرکت به سمت ایجاد «سازمانهای حوضه آبریز» با اختیارات واقعی و مشارکت نهادینهشده ذینفعان.۴.۳. اسرائیل: مدیریت متمرکز، فناوریمحور و آگاهی عمومی
مدل اسرائیل نمونهای از یک حکمرانی آب بسیار متمرکز اما به شدت فناورانه و دادهمحور است. تمام منابع آب کشور به عنوان دارایی عمومی تلقی شده و توسط یک نهاد ملی قدرتمند (Israel Water Authority) مدیریت میشود. این کشور پیشرو جهانی در زمینه شیرینسازی آب دریا، بازچرخانی پساب (بیش از ۸۵٪ پساب برای کشاورزی استفاده مجدد میشود) و آبیاری قطرهای است. اما وجه تمایز اصلی اسرائیل، سرمایهگذاری گسترده بر روی اندازهگیری دقیق، مدیریت تقاضا و آگاهیبخشی عمومی است. کمپینهای رسانهای مداوم، مردم را نسبت به ارزش آب و ضرورت صرفهجویی آگاه کرده است. درس برای ایران: اهمیت سرمایهگذاری همزمان بر روی فناوری آب (بهویژه در حوزه بازچرخانی و بهرهوری) و ایجاد یک گفتمان ملی فراگیر در رسانهها برای تغییر فرهنگ مصرف آب.فصل پنجم: نقشه راه تحول؛ چشمانداز مرکز بینش آب ایران برای حکمرانی هوشمند آب
با تکیه بر تحلیلهای ارائهشده و درسهای آموخته از تجربیات جهانی، مرکز بینش آب ایران یک نقشه راه چهارمحوره را برای گذار به سوی حکمرانی هوشمند آب در کشور پیشنهاد میکند. این نقشه راه، یک برنامه عملیاتی جامع است که نیازمند اراده سیاسی، همکاری بینبخشی و مشارکت اجتماعی است.محور اول: اصلاحات نهادی و قانونی؛ بازآرایی قواعد بازی
- تأسیس شورای عالی آب با اختیارات فراقوهای: ایجاد یک نهاد بالادستی با حضور نمایندگان قوای سهگانه، نخبگان دانشگاهی و نمایندگان ذینفعان کلیدی برای سیاستگذاری کلان، ایجاد هماهنگی بینبخشی و نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی.
- بازنگری در قانون توزیع عادلانه آب: قانون فعلی که قدمت آن به چهار دهه پیش بازمیگردد، نیازمند یک بازنگری اساسی برای انطباق با واقعیتهای جدید است. این بازنگری باید شامل تعریف دقیق حقابههای زیستمحیطی، فراهم کردن بستر قانونی برای ایجاد بازارهای محلی آب و جرمانگاری شدید برداشتهای غیرمجاز باشد.
- ایجاد سازمانهای مدیریت یکپارچه حوضه آبریز: تبدیل شرکتهای آب منطقهای از نهادهای صرفاً اجرایی به سازمانهای برنامهریز و رگولاتور در سطح حوضه آبریز، با ساختار مدیریتی مشارکتی مشابه مدل اسپانیا.
محور دوم: ایجاد زیرساخت ملی دادههای آب؛ شفافیت به مثابه یک اصل
- راهاندازی «سامانه ملی دادههای باز آب ایران»: این سامانه باید به عنوان مرجع اصلی، دادههای مربوط به موجودی آبهای سطحی و زیرزمینی، کیفیت آب، میزان بارش، تبخیر و میزان تخصیص و مصرف در بخشهای مختلف را به صورت عمومی و قابل استفاده برای ماشین (Machine-readable) منتشر کند. این اقدام، زیربنای اصلی حکمرانی هوشمند آب است.
- اجرای طرح سراسری نصب کنتورهای هوشمند: الزام تمام چاههای کشاورزی و صنایع به نصب کنتورهای هوشمند و اتصال آنها به سامانه ملی دادهها برای پایش لحظهای میزان برداشت.
محور سوم: توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی؛ تغییر انگیزهها و رفتارها
- اصلاح نظام قیمتگذاری و یارانهها: حرکت تدریجی به سمت قیمتگذاری پلکانی و منطقهای آب به گونهای که ضمن حمایت از معیشت کشاورزان خردهپا، انگیزه لازم برای کاهش مصرف و افزایش بهرهوری را ایجاد کند. درآمدهای حاصل از این اصلاح قیمت باید به صورت شفاف به صندوقی برای سرمایهگذاری در نوسازی شبکهها و حمایت از کشاورزان پیشرو واریز شود.
- حمایت از تشکلهای آببران و دانش بومی: توانمندسازی قانونی و مالی تشکلهای محلی آببران برای مشارکت در مدیریت توزیع آب، تعمیر و نگهداری شبکهها و حلوفصل اختلافات محلی.
- راهاندازی کمپین ملی «گفتگوی آب»: استفاده از تمام ظرفیتهای رسانهای برای ایجاد یک گفتمان عمومی صادقانه و فراگیر در مورد بحران آب و راهکارهای آن. انتشار منظم اخبار حوزه آب به صورت تحلیلی و دادهمحور برای افزایش آگاهی و حساسیت جامعه.